حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ Thursday, 28 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پ
پ

واقعه کربلا، اگرچه در عصري دور از ما بوده، ولي براي هميشه تاريخ، اين درس را به انسانها آموخت که از يک سو بگويند:
اني سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم… (زيارت عاشورا)
بدرستيکه من با آناني که با تو در سازشند، مي سازم و با آناني که با تو در جنگند، مي ستيزم…
و از سوي ديگر بگويند:
يا ليتني کنت معکم فافوز فوزا عظيما. (بحارالانوار، ج 101، ص 339)
اي کاش من با شما بودم و به رستگاري عظيم نايل مي شدم.

توجه به کربلا و گريه بر مصائب امام حسين ـ عليه السلام ـ اگر با معرفت توام باشد، عامل به خود آمدن و تاثر از کوتاهي ها خواهد شد. آن کس که مي گويد من از ظلم بيزارم و با ظالمين در ستيزم، قطعا خود، ظلم ستيز خواهد بود و از ظالمين بيزار مي شود.
فردي که آرزو مي کند اي کاش با امام حسين ـ عليه السلام ـ تا به رستگاري مي رسيد، به خود تلقين مي کند که از راه امام حسين ـ عليه السلام ـ تبعيت کند و خود را در آن راه قرار دهد. آن کسي که بر مصائب آن حضرت مي گريد، قطعا از عوامل ايجاد مصائب نيز بيزاري مي جويد.
توضيح داده شد که حزن مثبت، پسنديده است و انسان سالم، نمي تواند با مشاهده رنج عزيزان، رنجور نشود و ظهور اين رنج و حزن دروني، اشک است و گريه.
هنگامي که به مقاتل مراجعه کرده، و منابع صحيح تاريخي وقايع روز عاشورا را مطالعه مي کنيم، اين سوال مطرح مي شود که کدام مصيبت تا اين اندازه غم انگيز و کدام جنايت تا اين حد جانسوز است؟ جنايتي که در آن حتي کودک شش ماهه به بدترين شکلي به قتل مي رسد و … تا آن حد که امام عصر ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ عرضه مي دارند:
فلاندبنک صباحا و مساء و لابکين لک بدل الدموع دما… (زيارت ناحيه مقدسه، اقبال سيد بن طاووس)
پس هر صبح و شام بر تو زاري مي کنم و به جاي اشک برايت خون مي گريم…
هنگامي که مصائب و گرفتاري ها باعث حزن مي شود، و مشکلات و جنايات، انسان آگاه را به تاثر مي کشاند، و دل هر زنده دلي با مطالعه و مشاهده آن فجايع، دردمند مي شود، بايد به کربلا و روز عاشورا نگريست، آنجا که برجستگان عالم وجود و نيکان عرصه هستي، در برابر دنيا دوستان و شهوت رانان فريب خورده با بدترين شکل ممکن به شهادت رسيدند.
همچنين گريه مثبت، نشانه حزن مثبت و تنفر و انزجار از عوامل ايجاد حزن است. اگر بر مصائب آن حضرت مي گرييم، در حقيقت بيزاري و دوري جستن از ظالمين را اعلام مي داريم.
از بدترين ظلمها، گمراهي مردم و تحريف دين است. از مشکلات همه اديان الهي اين بوده که منافقين سودجو در لباس دفاع از دين و براي نيل به اهداف خود از هيچ ظلمي دريغ نکرده اند. نمونه بارز اين فريبکاري در عاشوراي حسيني جلوه مي کند. اينجا، وظيفه حق دوستان است که به هر طريقي نقشه شوم منافقين را بر ملا کنند و اهداف پليد آنها را به همگان بشناسانند که يکي از آن طرق، برپا کردن مجالس عزا و سوگواري در اين مصيبت است. عزاداران امام حسين ـ عليه السلام ـ عملا اعلام مي دارند که در عاشورا فضايل الهي و ارزشهاي خدايي زير پا نهاده شده است. به همين دليل ما علم سياه برپا مي کنيم تا هدفمان را به جهانيان بشناسانيم که: اي انسانها، بدانيد که مي خواستند حق را از ميان ببرند و ما به پيروي از امام حسين ـ عليه السلام ـ اعلام مي کنيم که حق کدام است و در دفاع از حق آماده جانبازي هستيم.
حال بايد به اين نکته توجه داشت که الگو و سرمشق ما، يعني حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ چه فرموده اند و چگونه عمل کرده اند؟! آن کس که خدا درباره ايشان مي فرمايد:
لقد کان لکم في رسول الله اسوه حسنه لمن کان يرجوا الله و اليوم الاخر و ذکر الله کثيرا. (احزاب، 21)
همانا رسول خدا براي شما الگوي نيکويي است، براي آن کس که به خدا و روز پسين اميد داشته و خدا را بسيار ياد کند.
حافظ محب الدين طبري از علماي اهل سنت در ذخاير العقبي، صفحه 119 آورده است که:
فلما ولد الحسين فجاءني النبي ـ صلي الله عليه و آله ـ فقال: يا اسماء هاتي ابني، فدفعته اليه في خرقه بيضاء، فاذن في اذنه اليمني، و اقام في اليسري، ثم وضعه في حجره و بکي، قالت اسماء: جعلت فداک ابي و امي مم بکاوک؟ قال: علي ابني هذا، قلت: انه ولد ساعه، قال: يا اسماء تقتله الفئه الباغيه لا انا لهم الله شفاعتي…
هنگامي که حسين ـ عليه السلام ـ متولد شد، پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ سمت من آمد و فرمود: اي اسماء پسرم را بياور. من او را در پارچه اي سفيد قرار داده و به ايشان دادم، سپس آن حضرت در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه فرمودند. آن گاه او را به دامان گرفتند و گريستند. اسماء مي گويد گفتم: پدر و مادرم فداي شما باد، چرا گريه مي کنيد؟ فرمودند: براي اين پسرم. گفتم: ايشان که هم اکنون متولد شده اند. فرمودند:اي اسماء، گروهي سرکش و طغيانگر او را خواهند کشت، خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند…
همچنين در صفحه 148 همان کتاب از حضرت علي ـ عليه السلام ـ نقل مي کند که:
دخلت علي النبي ـ صلي الله عليه و آله ـ و عيناه تفيضان. قلت: يا نبي الله اغضبک احد؟ ما شأن عينيک تفيضان. قال: قام من عندي جبرئيل ـ عليه السلام ـ قبل و حدثني ان الحسين يقتل بشط الفرات قال: فقال: هل لک الي ان اشمک من تربته؟ قلت: نعم. فمد يده فقبض قبضه من تراب فأعطانيها، فلم املک عيني ان فاضتا.
بر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ وارد شدم و چشمان آن حضرت گريان بود. گفتم: اي نبي خدا، آيا کسي شما را غضبناک کرده؟ چشمان شما گريان نباشد. فرمودند: لحظه اي قبل، جبرئيل از نزد من برخاست و به من گفت همانا حسين در کنار فرات کشته خواهد شد. علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: سپس آن حضرت فرمودند: آيا مي خواهي از بوي آن تربت به مشام تو برسانم؟ گفتم: آري. پس آن حضرت دست دراز کرده و قسمتي از آن تربت را به من عطا فرمودند و من نمي توانستم چشمان خود را از اشک ريختن باز دارم.
طبق نقل منابع ديگر، اين اتفاق در ظهر عاشورا رخ داده است. يعني رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ نه تنها هنگام ولادت فرزند عزيزش و در دوران حيات خود به مناسبتهيا مختلف گريه نموده و عزاداري براي امام حسين ـ عليه السلام ـ مطرح کرده اند، بلکه بعد از رحلت نيز از عالم ديگر، اين پيام را داده و همگان را متوجه اهميت و حساسيت مساله نموده اند.
مرحوم علامه مجلسي در جلد 44 بحارالانوار آورده اند:
لما اخبر النبي ـ صلي الله عليه و آله ـ ابنته فاطمه بقتل ولدها الحسين و ما يجري عليه من المحن، بکت فاطمه بکاء شديدا و قالت: يا ابت متي يکون ذلک؟ قال: في زمان خال مني و منک و من علي، فاشتد بکاوها و قالت: يا ابت فمن يبکي عليه؟ و من يلتزم باقامه العزاء له؟
فقال النبي: يا فاطمه ان نساء امتي يبکون علي نساء اهل بيتي و رجالهم يبکون علي رجال اهل بيتي و يجددون العزا جيلا بعد جيل في کل سنه. (بحارالانوار، ج 44، ص 292و293)
وقتي که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ خبر شهادت حسين ـ عليه السلام ـ و آنچه از مشکلات که بر او وارد خواهد شد را به فاطمه فرمودند، آن حضرت به شدت گريستند و پرسيدند: پدر جان، اين واقعه کي رخ خواهد داد؟ فرمودند: زماني که نه من، نه تو و نه علي باشيم. پس گريه زهرا ـ سلام الله عليها ـ شدت يافت و عرضه داشتند: پدرم، پس چه کسي بر او مي گريد؟ و چه کساني ملتزم اقامه عزا براي او خواهند بود؟
پيامبر فرمودند: دخترم، همانا زنان امت من بر زنان اهل بيتم مي گريند و مردان امتم بر مردان اهل بيتم، و همه ساله گروهي بعد از گروه ديگر اين عزادازي را تجديد خواهند نمود.
طبق حديث بالا بايد به اين نکات توجه کرد:
شخصيتي چون حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ که غضب و رضاي او غضب و رضاي خداست، گريستن و توقع برپايي عزا و گريه براي امام حسين ـ عليه السلام ـ از طرف او امري ساده و غير قابل توجه نيست، بلکه به ما مي فهماند که اين عزاداري، امري لازم و ثمربخش است.
و تاييد پيامبر بر اقامه عزا و خبر از برپايي اين مراسم در هر سال، بازگوي اهميت مطلب است. (برگرفته از کتاب اکسير اشک بر امام حسين ـ عليه السلام ـ ، نوشته دکتر محمد اسدي گرمارودي)

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
شعله ای به بهای سوختن

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.