حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 29 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پ
پ

روى فرش‏هايشان گام برمى‏دارد؛ ولى او را نمى‏شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفى كند.

در جلد دوم موسوعه امام مهدى (تأليف شهيد محمد صدر) داستان‏هايى شنيدنى و موثق در اين باره آمده است.

15. انتظار

پيامبرصلى الله عليه وآله از خيلى پيش‏ترها، خبر شهادت امام حسين‏عليه السلام را داده بود. امام على‏عليه السلام نيز مى‏فرمود: (هيهنا مناخ ركاب و مصارع عشاق). اين اخبار تا آن جا بود كه كسانى، از مدت‏ها پيش در منطقه كربلا اقامت گزيده و منتظر يارى فرزند رسول خدا بودند و سرانجام به آرزوى خود رسيدند.(1)

پيامبرصلى الله عليه وآله و تمامى ائمه‏عليهم السلام، بشارت ظهور مهدى‏عليه السلام و دولت كريمه او را داده‏اند و بايد منتظر بود كه: (افضل الاعمال انتظار الفرج).

16. طلب يارى

فرياد استنصار و طلب يارى حسين‏عليه السلام، هنوز هم از رواق تاريخ به گوش مى‏رسد: (هل من ناصرٍ ينصرنى؛ هل من مغيث يغيثنا؛ هل من ذابّ يذبّ عن حرم رسول الله).

فرياد استنصار مهدى‏عليه السلام، نيز همواره بلند است. آيا كسى هست كه مهدى آل محمد را يارى كند؟ آيا كسى هست عشق مرا در دل‏ها زنده كند؟ و انسان‏هاى بريده از مرا، با من پيوند زند؟

مى‏گويند با شنيدن فرياد (هل من ناصر حسينى)، گهواره على اصغر تكان خورد! آيا با شنيدن (هل من ناصر مهدوى) نيز، دلى هست كه بلرزد و با امامش عهد و پيمانى ببندد و به كمك او برخيزد؟ آن هم در اين عصر وانفسا؟!

(او در روز ظهور خود به ديوار كعبه تكيه داده بانگ بر مى‏دارد: (اى مردم! ما از خداوند يارى مى‏جوييم. هر كه مى‏خواهد ما را اجابت كند… از شما مى‏خواهم كه به حق خدا و به حق رسول خدا و به حق خودم بر شما – كه حق قرابت رسول‏اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم مى‏باشد – ما را كمك كنيد و كسانى را كه به ما ظلم مى‏كنند، از ما بازداريد كه ما را ترسانده و بر ما ظلم كرده‏اند. از شهر و فرزندانمان جدا كرده، بر ما ستم روا داشتند و شوريدند. اهل باطل حقمان را گرفته، بر ما افترا بستند. خدا را درباره ما در نظر آوريد! ما را تنها نگذاشته، خوارمان نكنيد. ياريمان كنيد كه خداوند شما را يارى مى‏كند).(2)

17. تدبير و مديريت

مديريت حسين‏عليه السلام، مديريتى بى‏نظير است. اين‏كه جماعتى اندك در برابر سپاهى سى هزار نفرى، از پگاه صبح تا هنگام عصر مقاومت كنند؛ حكايت از مديريت عالى و تدبير بلند حسين عليه السلام دارد. او با تشكيل ميمنه و ميسره و علمدار و قرار گرفتن خود در قلب سپاه، به عنوان فرمانده و قرار دادن خيمه‏ها در جايگاهى مناسب – به طورى كه پشت آن نهرى خشك‏شده باشد – و ريختن نى و هيزم در آن و آتش زدن آنها در فرصتى مناسب و خيمه‏ها را در كنار هم بستن و… به طورى كه دشمن نتواند آنها را محاصره كند و تنها از روبه‏رو با آنها بجنگد، نشان داد كه از تدبير و مديريتى بى‏نظير برخوردار است. امام با تسلّطى شگرف تمامى صحنه‏ها را زير نظر داشت و هم‏چون يك فرمانده پيروز تا آخرين لحظه، ذرّه‏اى ترس و واهمه به خود راه نداد. او در شب عاشورا از تمام منطقه نبرد، بازديد كرد و با گفت‏وگوىِ با اصحاب و اهل حرم همه آنان را به آمادگى و وسعت رسانيد و خود و اهل‏بيت و اصحابش، با عبادت و دعا شب را به صبح رساندند. كسانى كه صبح پركارى دارند، بايد شب‏ها را به پا خيزند و با خالق خود به راز و نياز بپردازند.

(يا ايها المزّمّل قم الليل … إن لك فى النهار سبحاً طويلا)(3)

مهدى‏عليه السلام نيز در مديريت و تدبير، همچون جدّ بزرگوار خود حسين عليه السلام است. تشكيل يك حكومت جهانى و اداره همه انسان‏ها مديريتى مى‏خواهد سترگ، به عظمت سينه مهدى عليه السلام كه: آلة الرياسة سعة الصدر.

سوّم. رهيافت‏ها

با پيوندها به تحليل مى‏رسيم و با تحليل‏ها به رهيافت‏ها. هر كدام از تحليل‏ها، مى‏تواند پيام آور رهيافت يا رهيافت‏هايى باشد. آن جا كه يوسف عليه السلام با خواب عزيز مصر، به دو برنامه هفت ساله مى‏رسد و مصر را از قحطى و گرسنگى نجات مى‏دهد. چرا نتوان با اين همه پيوند و تحليل، به رهيافت‏ها و در نتيجه به برنامه‏ريزى و موضع‏گيرى مناسب رسيد؟!.

اين رهيافت‏ها (هم چون سيره تربيتى، اخلاقى، اجتماعى، سياسى، اقتصادى و مديريتى آن حضرت)، مى‏تواند اساس برنامه‏ريزى‏هاى راهبردى و كلان جامعه منتظر و حكومت دينى باشد.

1. تبيين فرهنگ عاشورا

اگر (عاشورا) پشتوانه فرهنگى (انتظار) است؛ پس در جهت تبيين حركت عاشورا و نيز برگزارى هر چه باشكوه‏تر مراسم عاشورا و معرفى اسوه‏هاى جاويدان آن، بايد تلاش دو چندان كرد.

خيلى فرق است بين اين كه به (عاشورا)، به عنوان پشتوانه و عقبه فرهنگى و الهام‏پذيرِ انتظار نگاه شود؛ يا يك سنت برخاسته از عواطف و احساسات قومى.

رسانه‏هاى عمومى – به خصوص صدا و سيما -، حوزه‏هاى علميه و مراكز فرهنگى، نقشى حياتى و اساسى در غنا بخشيدن به اين فرهنگ دارند.

(كربلا) دانشگاه بزرگى است با كلاس‏ها و درس‏هاى بسيار. ابعاد و آموزه‏هاى اين دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسيارى پوشيده است. بايد در اين درياى عميقِ گسترده پربار، غوّاصانى ماهر و زبردست، به صيد بپردازند تا لؤلؤها و مرواريدهاى گران‏بهاى آن را به چنگ آورده، در اختيار خواستاران و خريداران قرار دهند.

هنوز هم اين حركت عظيم و منشور بى نهايت، زواياى پنهان و ابعاد گسترده‏اى دارد كه تنها بر عاشقان رخ مى‏نمايد. اين غزال گريز پا در كمند هر كس نمى‏افتد! پرورش يافتگان مكتب مهدوى، امام حسين‏عليه السلام را به عنوان معيار (سلم و حرب) و منشأ (الهام‏ پذيرى) مى‏دانند. بايد اين معيار براى همگان به خوبى تبيين شود.

2. تبيين دين

عصر حسين عليه السلام، عصر غربت دين بود و عصر انتظار نيز چنين است. قيام حسين و فرزندش مهدى‏عليه السلام براى احياى دين است. منتظر مهدى، بايد از دين و ضرورت، قلمرو، و زبان آن و… تحليلى عميق داشته باشد؛ تا در اين عصر – كه عصر شبهات و فتنه‏ها است – بتواند زمينه ساز حركت مهدى عليه السلام باشد.

3. الگو سازى

حسين‏عليه السلام و يارانش الگوى منتظران‏اند؛ از اين رو بايد در مبانى فكرى و ويژگى‏هاى رفتارى و تربيتى آنان، درنگى شايسته كرد.

4. فرهنگ بسيح

ضرورتِ درگيرى و نبرد، بايستگى (فرهنگ بسيج) را به عنوان يك راهبرد اساسى، فراروى حكومت دينى قرار مى‏دهد. تقويت اين نهاد مقدس، زمينه‏سازى براى ظهور است.

بايد از كسانى كه در هشت سال دفاع مقدس، از نبرد نهراسيدند و سختى‏ها و مشكلات راه را به جان خريدند، تجليل كرد و سينما و ادبيات دفاع مقدس را – نه به عنوان يك تفنن – كه به عنوان يك ضرورت و هدف راهبردى نظام، پى گرفت. بسيج برخاسته از فرهنگ جبهه و شهادت است. و به گفته امام راحل (مدرسه عشق است). اين رهيافت شاخصه و معيار اساسى در انتخاب مسؤولان و كارگزاران است. ترويج اين فرهنگ و نهادينه كردن آن، باعث مى‏شود كه هر كس تكليف خود را با مهدى‏عليه السلام روشن كند؛ تا در اوج نبرد با اسبى كه در خيمه مخفى كرده، فرار نكند و مهدى‏عليه السلام را همچون حسين‏عليه السلام تنها نگذارد.

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
اماكن زيارتى ‏منتسب به امام زمان عليه السلام - مسجد كوفه - بخش اول

5. معرفت امام

كسانى مى‏توانند شعار خود را (يا لثارات الحسين) قرار دهند كه به مقام (ابوت با امام) رسيده باشند تا بتوانند خونخواه او باشند؛ اين ممكن نيست مگر با معرفت به حق امام‏عليه السلام. شعار (يا لثارات الحسين) فقط يك شعار برخاسته از عواطف و عصبيت‏هاى قومى و نژادى نيست؛ بلكه برخاسته از معرفت به (حق ولايت امام) است. اين معرفت، معرفت به حسب و نسب و فضايل آنان نيست؛ بلكه عرفان به حق ولايت آنان است. (الست اولى بكم من انفكسم) و (النبى اولى بالمؤمنين من انفسهم). آنان از ما به ما آگاه‏تر و مهربان‏تراند و از همه كشش‏هاى نفسانى آزادند.

اين شعار، شعار كسانى است كه در تولد دوم(4) خود، رسول و امام را به ابوّت برگزيدند و با درك اضطرار به وحى و حجّت، از همه تقليدها، تلقين‏ها، هوس‏ها، غريزه‏ها و… جدا شدند و در اين تولد دوباره، رسول و امام را به عنوان مربى خود انتخاب كردند كه: (انا و علىٌّ ابوا هذه الامة).

اين درك از امام و اين آگاهى از حق ولايت ايشان، ما را به مقام ابوّت و در نتيجه خونخواهى آنان مى‏رساند؛ آن هم نه پدر جسمانى من كه پدر روحانى، مربى، هادى و پيشواى من؛ آن هم پدرى كه (مصباح)، (سفينه)(5) ، (ميزان)(6) ، (وارث)(7) ، (امين)(8) و (اسوه)(9) است و سبب سعادت و رستگارى(10)، امنيت، حفظ، نجات(11)، عزت، قبولى اعمال(12) من و… است.

اين نگاه به امام و آگاهى از شؤون و آثار ولايت آنان، ثمرات و بارهاى زيادى با خود دارد و فاصله گرفتن از آن، ضررهاى جبران‏ناپذيرى با خود به همراه دارد. از گام‏هاى اساسى تمامى مراكز فرهنگى و آموزشى، تبيين دقيق اين معنا از امامت – به عنوان ركن ركين اعتقادى انقلاب – است.

6. عزت

(عزّت)، اساس حركت حسينى و مهدوى است و مى‏تواند اساس سياست راهبردى حكومت دينى در سطح روابط بين المللى باشد. حكومت دينى – به عنوان زمينه ساز دولت كريمه مهدوى – از هرگونه رابطه و مذاكره‏اى كه شائبه ذلّت داشته باشد، پرهيز مى‏كند. منتظر (دولت عزيز) (تعزّ بها الاسلام و اهله)(13) ، خود بايد عزيز باشد. حسين عليه السلام هم مى‏فرمود: (هيهات منّا الذلة).

7. تنش‏زدايى

حسين عليه السلام آغاز كننده جنگ نبود – گرچه دشمن در تيررس او بود – چرا كه درگيرى، پس از تبيين و اتمام حجت است؛ آن هم پس از آن كه دشمن آغاز كننده باشد.

منتظران مهدى نيز دو سياست (عزّت) و (تنش‏زدايى) را با هم دارند.

8. آمادگى

ضرورت درگيرى و نبرد، بايستگى آمادگى و تجهيز را با خود دارد. بايد از الان به فكر عِدّه و عُدّه بود و با تهيه نيرو و اسلحه، در انديشه روز مصاف حق و باطل بود تا اين بار وعده خداوند به دست منتظران تحقّق يابد. آمادگى براى نبرد نهايى، از مهم‏ترين سياست‏هاى راهبردى حكومت‏هاى دينى است.

9. جذب نيرو و تبليغ

آن جا كه حسين‏عليه السلام و مهدى‏عليه السلام از جذب نيرو و تبليغ دين دست نمى‏كشند؛ تكليف منتظران و پيروان آنان مشخص است. جذب نيرو و تبليغ در سطح داخلى و خارجى، از تكاليف عمده حكومت‏هاى دينى، به عنوان زمينه سازان دولت كريمه مهدوى است.

10. اخلاق

فرياد (هل من ناصر) حسينى و مهدوى، همواره به گوش مى‏رسد بايد اين فرياد را پاسخ گفت؛ اما چگونه؟ اميرالمؤمنين‏عليه السلام و امام صادق‏عليه السلام اين چگونگى را پاسخ مى‏دهند:

(اعينونى بورع واجتهاد و عفة و سداد(14)؛ با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى مرا يارى دهيد).

(من سرّه ان يكون من اصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر(15)؛ كسى كه دوست دارد، از ياران قائم باشد؛ بايد منتظر باشد و در همان حال، از گناهان اجتناب ورزد و خود را به اخلاق نيكو بيارايد.)

ترويج اخلاق و فضايل اخلاقى، به عنوان راهبردى اساسى در حكومت دينى مطرح است. اين سياست كلان و راهبردى به همراه راه كارهاى اجرايى آن مى‏تواند به عنوان يك هدف و معيارى براى نقد تمامى ارگان‏هاى فرهنگى و آموزشى – تبليغى باشد.

11. عنايت بيشتر به زنان

با توجه به نقش زنان در قيام مهدى‏عليه السلام و حضور آنان در دولت كريمه، بايد براى رشد، اعتلا و بالندگى اين قشر مهم و مظلوم در طول تاريخ، سرمايه‏گذارى جدى صورت گيرد. به نظر مى‏رسد تاكنون آن گونه كه شايسته و در خور منزلت زنان است، كارى بايسته براى آنان صورت نگرفته است. هنوز در سطح حوزه‏ها، مراكز علمى – فرهنگى و مديريت‏هاى ميانى و كلان جامعه، نقش زن در حاشيه است. بايد براى تربيت و تحصيل زنان، سرمايه‏گذارى‏هاى اساسى صورت گيرد. غفلت از اين نگاه راهبردى، ضرر و زيان‏هاى جبران ناپذيرى به انقلاب اسلامى وارد ساخته است. از اين رو تلاش دو چندان و عزمى جزم، جهت جبران اين ضايعه، مى‏طلبد.

 پاورقی


(1) ر.ك: تاريخ دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 216 و نيز ر.ك: ص 224.

(2) بحارالانوار، ج 52، ص 238.

(3) مزمل (73)، آيات 5 – 1.

(4) لن يلج فى ملكوت السماء من لا يولد مرتين(از كلمات حضرت مسيح عليه السلام). به ملكوت آسمان راه نمى‏يابد؛ مگر كسى كه دو بار متولد شود. تولد اول ما در مُلك است و در اين تولد پدر ما همان پدر شناسنامه‏اى ما است. با تولد دوم و در آمدن از شكم غريزه‏ها و تقليدها مى‏توان به ملكوت آسمان راه يافت و در اين تولدرسول و على پدر ما و مربى ما هستند.

(5) ان الحسين مصباح الهدى و سفينة النجاة.

(6) علىٌ ميزان الاعمال.

(7) اشاره به زيارت وارث كه ائمه‏عليهم السلام وارث فرهنگ وحى‏اند و از آن پاسدارى كرده و آن را از دستبرد حوادث حفظ مى‏كنند.

(8) اشاره به زيارت امين الله.

(9) لكم فىّ اسوة. از سخنان امام حسين عليه السلام.

(10) و فاز الفائزون بولايتكم مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره.

(11) ولاية على بن ابى‏طالب حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى.

(12) بموالاتكم تقبل الطاعة المفترضة مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره.

(13) مفاتيح الجنان، دعاى افتتاح.

(14) نهج البلاغه، نامه 45.

(15) منتخب الاثر، ص 497.

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.