حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 19 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پاسخی محکم
۲۱ مهر ۱۳۸۹ - ۲:۳۸
پ
پ
پاسخی محکم

موکب امامت به شهر مرو نزدیک مى‏شد و مردم با شور و شوقى وصف ناپذیر چشم براه بودند و مأمون عباسى نیز با اطرافیان به استقبال امام شتافته بودند. مأمون در پیشاپیش همه، آن حضرت را به هنگام ورود به مرو به آغوش کشیده و به ایشان خوش آمد گفت و پیوسته تظاهر به ارادت و محبت نسبت به امام رضا (علیه السلام ) مى‏کرد، تا بالاخره امام به محل اقامتشان رسیدند.

در میان باغى دو ساختمان در کنار هم بنا شده بود که از راه نسبتا باریکى به هم متصل مى‏شدند و به عبارت دیگر یک ساختمان دو قلو ساخته شده بود که در یک طرف آن مأمون اقامت داشت و در طرف دیگر امام رضا (علیه السلام) ساکن شدند.

مأمون به حضور آن امام معصوم رفته و با زیرکى و نیرنگ خاصى گفت:” اى فرزند پیامبر! من از فضیلت و علم و عبادت شما آگاه شده‏ام و شما را براى خلافت از خودم شایسته‏تر مى‏بینم. پس اجازه بدهید خودم را از مقام خلافت خلع کرده  و آن را به شما واگذارم و قبل از همه اول خودم با شما بیعت کنم.”

 حضرت على بن موسى (علیه السلام) که از اهداف شوم مأمون عباسى آگاه بودند ، پاسخى به وى دادند که در اثر آن مأمون محکوم شده و بناى بر این گذاشت که امام را تحت فشار قرار بدهد.

پاسخ امام (علیه السلام) به مأمون چنین بود: “اگر خلافت حق تو بوده و خداوند این مقام را براى تو قرار داده است ،حق ندارى آن را به دیگرى بسپارى و پیراهنى را که خداوند بر قامت تو پوشانیده از خودت خلع کنى؛ و اما اگر مقام خلافت از آن تو نبوده، در این صورت حق ندارى چیزى را که مربوط به تو نیست براى من قرارش بدهى.”

 اینجا ممکن است اشکالى به نظر برسد که با کناره‏گیرى مأمون عباسى، چرا امام رضا (علیه السلام) رهبرى و خلافت را نپذیرفتند؟! و در چنان شرایطى وظیفه چه کسى بود که رهبرى جامعه اسلامى را به عهده بگیرد؟!

 پاسخ این است که مأمون بر حسب ظاهر از خلافت کناره می گرفت، ولى چنین نبود که کاملا عزل بشود بلکه او قصد داشت که خودش نیز در کنار امام رضا (علیه السلام) به امور مختلف رسیدگى کند. به عبارت بهتر، او مى‏خواست که امام رضا (علیه السلام) تنها یک رهبر تشریفاتى باشد و خودش زمام همه چیز را در دست بگیرد تا هرگونه اقدامى که انجام می دهد به ظاهر زیر پوشش رهبرى امام اما در واقع در جهت حفظ منافع مأمون و اطرافیانش قرار بگیرد.

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
معیار الهی

 از طرفى کادر حکومتى و هیئت اجرائى آن روز، تمام برخلاف جهت حکومت الهى امام رضا (علیه السلام) بود و تمام مجریان مهم امور، همردیفان عیاش مأمون بودند که با طرز حکومت حضرت امام رضا (علیه السلام) اختلاف اساسى داشتند؛ و لذا رهبرى آن حضرت به آن ترتیب و با آن کادر حکومتى امکان نداشت..

از سوی دیگر، عقب نشینى مأمون عباسى چنانچه قبلا توضیح دادیم تنها جنبه سیاسى و تاکتیکى داشت تا به مردم وانمود کند که امام معصوم هم اگر به لذت حکومت برسد، العیاذ بالله، از آن دست بردار نیست و زهد را کنار مى‏گذارد؛ و گرنه مأمون آنقدر عاشق ملک و حکومت خویش بود که در راه آن نه تنها خون هزاران انسان را بر زمین ریخت. او حتى از خون برادر خودش هم نگذشت و به‏طرز وحشیانه‏اى او را نابود ساخت.

اما اگر واقعا مأمون عباسى و تمام کادر حکومتیش بر کنار مى‏شد و زمینه حکومت حضرت على بن موسى‏الرضا (علیه آلاف التحیه والثناء) فراهم مى‏شد، در آن صورت بار سنگین حکومت و وظیفه مهم رهبرى و مسئولیتى را که از سوى خداوند متعال بر عهده وى گذاشته شده بود، به منزل مى‏رسانید؛  مانند جد بزرگوارش حضرت امیرالمؤمنین على (علیه السلام) عدالت و دادگرى را احیاء و گسترش داده و روش حکومت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) را الگوى خویش قرار داده و بر آن سیر مى‏نمود.

) برگرفته از (کتاب): “نقش رهبری حضرت رضا(علیه السلام) ‌نوشته:  آیت الله سید محمد شیرازی

مطالب مرتبط

آسایش دو گیتی
10 ماه قبل
حصار دل
10 ماه قبل
هویت من
10 ماه قبل

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.