حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 29 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
راز خداوند (بخش دوم)
۲۳ خرداد ۱۳۸۸ - ۲:۲۷
پ
پ

راز خداوند (بخش دوم)

۲۰
عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، عَنْ فَاطِمَهَ علیهما‌‌‌‌‌السّلام، قَالَتْ: قَالَ لِی رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم:
یَا فَاطِمَهُ! مَنْ صَلَّى عَلَیْکِ، غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّهِ.
(مستدرک‏الوسائل ۱۰/۲۱۱ ح ۲ ش۱۱۸۷۷، به نقل از بحار از مصباح الانوار)
امیرالمؤمنین علیه‌السلام از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها روایت می‌کند که ایشان فرمود: رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ به من فرمود:
ای فاطمه، هر کس بر تو درود بفرستد، خداوند از او درمی‌گذرد و او را – در هر کجای بهشت که باشم – به من ملحق می‌کند.

۲۱

قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم:
إِنَّ اللَّهَ قَدْ وَکَّلَ بِفَاطِمَهَ رَعِیلا مِنَ الْمَلائِکَهِ یَحْفَظُونَهَا مِنْ بَیْنِ یَدَیْهَا وَ مِنْ خَلْفِهَا وَ عَنْ یَمِینِهَا وَ عَنْ یَسَارِهَا وَ هُمْ مَعَهَا فِی حَیَاتِهَا وَ عِنْدَ قَبْرِهَا بَعْدَ مَوْتِهَا. یُکْثِرُونَ الصَّلاهَ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا. فَمَنْ زَارَنِی بَعْدَ وَفَاتِی، فَکَأَنَّمَا زَارَ فَاطِمَهَ وَ مَنْ زَارَ فَاطِمَهَ، فَکَأَنَّمَا زَارَنِی وَ مَنْ زَارَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ، فَکَأَنَّمَا زَارَ فَاطِمَهَ وَ مَنْ زَارَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ، فَکَأَنَّمَا زَارَ عَلِیّاً وَ مَنْ زَارَ ذُرِّیَّتَهُمَا، فَکَأَنَّمَا زَارَهُمَا.
(بحارالأنوار ۹۷/۱۲۲ ح ۲۸، به نقل از بشاره المصطفى)
پیامبر خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ فرمود:
خداوند گروهی از فرشتگان را بر فاطمه سلام‌الله‌علیها گماشته است که او را از پیشِ رو و پشت و چپ و راستش محافظت می‌کنند. آنان در زمان زندگی فاطمه سلام‌الله‌علیها و پس از درگذشتش، در قبرش، با او هستند و بر او و پدرش و شوهرش و فرزندانش فراوان درود می‌فرستند. پس هر که مرا پس از وفاتم زیارت کند، گویی فاطمه سلام‌الله‌علیها را زیارت کرده و هر که فاطمه سلام‌الله‌علیها را زیارت کند، گویی مرا زیارت کرده است. و هر که علی را زیارت کند، گویی فاطمه را زیارت کرده و هر که حسن و حسین را زیارت کند، گویی علی را زیارت کرده و هر که فرزندان حسن و حسین را زیارت کند، گویی آن دو را زیارت کرده است.

۲۲
عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ علیه‌‌‌السّلام، أَنَّهُ قَالَ:
\”إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ\”، اللَّیْلَهُ فَاطِمَهُ، وَ الْقَدْرُ اللَّهُ. فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا، فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ. وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ \”فَاطِمَهَ\”، لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا. (قدر/۱)
(بحارالأنوار ۴۳/۶۵ ح ۵۸، به نقل از تفسیر فرات)
امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:
در \”إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ\”: \”ما آن را در شب قدر نازل کردیم\”، شب، فاطمه است و قدر، خداوند. کسی که فاطمه را – آن‌گونه که سزاوار معرفت اوست – بشناسد، شب قدر را درک کرده است. همانا ایشان \”فاطمه\” نامیده شد؛ چرا که خلایق از معرفت ایشان بازداشته شده‌اند.

۲۳
عَنْ حُمْرَانَ، عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ علیه‌‌‌السّلام، أَنَّهُ قَالَ:
… وَ أَمَّا قَوْلُهُ: \”لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ\”، یَعْنِی فَاطِمَهَ علیها‌‌‌‌السّلام وَ قَوْلُهُ: \”تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها\”، وَ الْمَلائِکَهُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ یَمْلِکُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم‌‌‌‌السّلام. وَ \”الرُّوحُ\”، رُوحُ الْقُدُسِ وَ هُوَ فِی فَاطِمَهَ علیها‌‌‌‌السّلام. (قدر/۳و۴)
(بحارالأنوار ۲۵ / ۹۷ ح ۶۹)
حمران می‌گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمود:
… در مورد آیه‌ی شریفه‌ی \”لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ\”:\”شب قدر از هزار ماه بهتر است\”، مقصود حضرت زهراست. در \”تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها\” فرشتگان در اینجا مؤمنانی هستند که عِلم آل محمّد علیهم‌السلام را در اختیار دارند و روح، روح القدس است و آن در حضرت فاطمه است.

۲۴
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی‌جَعْفَرٍ الثَّانِی علیه‌‌‌السّلام فَأَجْرَیْتُ اخْتِلافَ الشِّیعَهِ. فَقَالَ:
یَا مُحَمَّدُ! إِنَّ اللَّهَ – تَبَارَکَ وَ تَعَالَى – لَمْ یَزَلْ مُتَفَرِّداً بِوَحْدَانِیَّتِهِ، ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ فَاطِمَهَ، فَمَکَثُوا أَلْفَ دَهْرٍ، ثُمَّ خَلَقَ جَمِیعَ الأَشْیَاءِ، فَأَشْهَدَهُمْ خَلْقَهَا وَ أَجْرَى طَاعَتَهُمْ عَلَیْهَا، وَ فَوَّضَ أُمُورَهَا إِلَیْهِمْ. فَهُمْ یُحِلُّونَ مَا یَشَاءُونَ وَ یُحَرِّمُونَ مَا یَشَاءُونَ، وَ لَنْ یَشَاءُوا إِلاّ أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ – تَبَارَکَ وَ تَعَالَى. ثُمَّ قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! هَذِهِ الدِّیَانَهُ الَّتِی مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا مَحَقَ [مُحِقَ‏] وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ.
(بحارالأنوار ۱۵ / ۱۹ ح ۲۹، به نقل از کافی)
محمد بن سنان می‌گوید: خدمت امام جواد علیه‌السلام بودم. سخن از اختلاف شیعیان راندم. ایشان فرمود:
ای محمّد، همانا خداوند – تبارک و تعالی – پیوسته در وحدانیّت خویش یکتا بود. آن‌گاه محمّد و علی و فاطمه علیهم‌السلام را آفرید. آنان هزار دوره و روزگار ماندند. آن‌گاه (خدای متعال) همه چیز را آفرید و آنان را به آفرینش موجودات گواه گرفت و فرمان‌برداری از آنان را به مخلوقات واجب گردانید و کار مخلوقات را به آنان واگذار کرد. پس آنان هر چه را بخواهند، حلال و هر آنچه را بخواهند، حرام می‌سازند و هرگز جز آنچه خداوند – تبارک و تعالی – می‌خواهد، چیزی نمی‌خواهند. سپس فرمود: ای محمّد، این است دینی که هر کس از آن پیشی گیرد، منحرف شده و هر که از آن سر پیچد، هلاک می‌شود و هر کسی با آن باشد، ‌]به سعادت‌ [می‌رسد.

۲۵
عَن أبی بَصیر، قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ علیهما‌‌‌السّلام‏:
… وَ لَقَد کَانَت علیهاالسلام مَفرُوضَهَ الطَّاعَهِ عَلَى جَمِیعِ مَن خَلَقَ اللهُ مِنَ الجِنِّ وَ الإنسِ وَ الطَّیرِ وَ الوَحشِ وَ الأنبِیاءِ وَ المَلائِکَهِ.
(دلائل‏الإمامه ۲۷)
ابوبصیر می‌گوید: امام باقر علیه‌السلام فرمود:
… فاطمه سلام‌الله‌علیها اطاعتش بر تمام مخلوقات خداوند واجب بود؛ از جنّ و انس و پرندگان و وحوش گرفته تا پیامبران و فرشتگان.

۲۶
عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهم‌‌السّلام، قَالَ:
لَمَّا بَنَى أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ بِفَاطِمَهَ علیهاالسّلام، اِخْتَلَفَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم إِلَى بَابِهَا أَرْبَعِینَ صَبَاحاً کُلَّ غَدَاهٍ یَدُقُّ الْبَابَ، ثُمَّ یَقُولُ: السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ وَ مَعْدِنَ الرِّسَالَهِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَهِ. الصَّلاهَ! رَحِمَکُمُ اللَّهُ! \”إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً\” ثُمَّ قَالَ: یَدُقُّ دَقّاً أَشَدَّ مِنْ ذَلِکَ وَ یَقُولُ: أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ. (احزاب/۳۳)
(بحارالأنوار ۳۵/۲۱۵ ح ۲۰، به نقل از تفسیر فرات)
امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:
هنگامی که امیرالمؤمنین حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها را به خانه‌ی خویش برد، پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم چهل روز، هر بامداد به در خانه‌ی ایشان می‌رفت، در را می‌کوبید و می‌فرمود: \”سلام بر شما ای خاندان نبوت و ای معدن رسالت و ای محل رفت و آمد فرشتگان! نماز! خداوند شما را رحمت کند! همانا که خدا اراده کرده که (فقط) از شما اهل بیت هر گونه پلیدی را دور کند و شما را (به کامل‌ترین وجه) پاک گرداند\”. سپس (امام صادق علیه‌السلام) فرمود: (پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) در را محکم‌تر از قبل می‌کوبید و می‌فرمود: \”من با هر که شما با او در صلح و سلامتید، در صلحم و با هر که شما با او به خشم هستید، خشمگینم\”.

۲۷
قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم:
فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی. مَنْ سَرَّهَا، فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَاءَهَا، فَقَدْ سَاءَنِی. فَاطِمَهُ أَعَزُّ الْبَرِیَّهِ عَلَیَّ.
(بحارالأنوار ۴۳/۳۹ ح ۴۱، به نقل از المناقب لابن شهرآشوب)
پیامبر خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ فرمود:
فاطمه پاره‌ی وجود من است. هر که او را شادمان سازد، مرا شاد کرده و هر که او را اندوهگین سازد، مرا اندوهگین کرده است. فاطمه برای من عزیزترین خلایق است.

۲۸
عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ علیه‌‌‌السّلام، قَالَ:
لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم قِیلَ لَهُ: إِنَّ اللَّهَ مُخْتَبِرُکَ فِی ثَلاثٍ لِیَنْظُرَ کَیْفَ صَبْرُکَ. قَالَ: أُسْلِمُ لِأَمْرِکَ یَا رَبِّ. …وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ یُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً؛ الَّذِی تَجْعَلُهُ لَهَا. وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ. وَ یُدْخَلُ عَلَى حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ. ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ. ثُمَّ لا تَجِدُ مَانِعاً. وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ… .
(بحارالأنوار ۲۸/۶۱ ح ۲۴، به نقل از کامل الزیارات)
امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:
هنگامی که پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ به معراج برده شد، به ایشان گفته شد: خداوند می‌خواهد تو را در سه چیز بیازماید، تا ببیند صبر تو چگونه است. پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ عرضه داشت: من تسلیم امر تو هستم، ای پروردگارم. … خداوند فرمود: امّا دخترت، به او ستم می‌شود و (از حقّش) محروم می‌شود. حقّی که تو برای او قرار می‌دهی، از او غصب می‌شود. کتک می‌خورد؛ در حالی ‌که حامله است. به حریم و خانه‌ی او، بدون هیچ اجازه‌ای وارد می‌شوند. خواری و ذلّت به سراغ او می‌آید و او کسی را نمی‌یابد که از او حفاظت کند. از شدّت ضربه آن‌چه را در شکم دارد می‌اندازد (کودکش کشته می‌شود) و عاقبت نیز از آن ضربه‌‌ها جان می‌سپارد.

۲۹
عَنْ مُجَاهِدٍ، قَالَ: خَرَجَ النَّبِیُّ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا‌السَّلامُ. فَقَالَ:
مَنْ عَرَفَ هَذِهِ، فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهَا، فَهِیَ فَاطِمَهُ، بِنْتُ مُحَمَّدٍ. وَ هِیَ بَضْعَهٌ مِنِّی. وَ هِیَ قَلْبِی وَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ. فَمَنْ آذَاهَا، فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی، فَقَدْ آذَى اللَّهَ.
(بحارالأنوار ۴۳ / ۵۴)
مجاهد می‌گوید:‌ پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ (از خانه) خارج شد؛ در حالی که دست حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را در دست گرفته بود. آن‌گاه فرمود:
هر کس این را شناخته، که شناخته است و هر کس نشناخته، او فاطمه، دختر محمّد، است. او پاره‌ی وجود من است. و او قلب و روح من است که در پیکر من است. هر کس او را بیازارد، مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد، همانا خدا را آزرده است.

۳۰
عَنِ مُوسَی بنِ جَعفَرٍ، عَنْ أَبِیهِ علیهما‌‌السلام، قَالَ: لَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَهُ الَّتِی قُبِضَ النَّبِیُّ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم فِی صَبِیحَتِهَا، قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم:
\”مَا یُبْکِیکَ یَا عَلِیُّ؟ لَیْسَ هَذَا أَوَانُ الْبُکَاءِ. فَقَدْ حَانَ الْفِرَاقُ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ. فَأَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ یَا أَخِی. فَقَدِ اخْتَارَنِی رَبِّی مَا عِنْدَهُ. وَ إِنَّمَا بُکَائِی وَ غَمِّی وَ حُزْنِی عَلَیْکَ وَ عَلَى هَذِهِ أَنْ تُضَیَّعَ بَعْدِی. فَقَدْ أَجْمَعَ الْقَوْمُ عَلَى ظُلْمِکُمْ. وَ قَدْ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللَّهَ وَ قِبَلُکُمْ مِنِّی وَدِیعَهً. یَا عَلِیُّ! إِنِّی قَدْ أَوْصَیْتُ فَاطِمَهَ، ابْنَتِی، بِأَشْیَاءَ وَ أَمَرْتُهَا أَنْ تُلْقِیَهَا إِلَیْکَ؛ فَأَنْفِذْهَا؛ فَهِیَ الصَّادِقَهُ الصَّدُوقَهُ.\” ثُمَّ ضَمَّهَا إِلَیْهِ وَ قَبَّلَ رَأْسَهَا وَ قَالَ: \”فِدَاکِ أَبُوکِ یَا فَاطِمَهُ!\” فَعَلا صَوْتُهَا بِالْبُکَاءِ. ثُمَّ ضَمَّهَا إِلَیْهِ وَ قَالَ: \”أَمَا وَ اللَّهِ! لَیَنْتَقِمَنَّ اللَّهُ رَبِّی وَ لَیَغْضَبَنَّ لِغَضَبِکِ. فَالْوَیْلُ! ثُمَّ الْوَیْلُ! ثُمَّ الْوَیْلُ لِلظَّالِمِینَ!\” ثُمَّ بَکَى رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم.‏
(بحارالأنوار ۲۲/۴۹۰ ح ۳۶)
از حضرت موسی‌ بن جعفر، از پدرشان علیهم‌السلام روایت شده است که رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ در شب آخر عمر شریفش فرمود:
\”علی جان، چه چیز تو را به گریه واداشته است؟ (هنوز) هنگام گریه نیست. زمان فراق میان من و تو نزدیک است. برادرم، تو را به خدا می‌سپارم. پروردگارم مرا برای آن‌چه نزد اوست، برگزیده است. گریه و حزن و اندوه من، به خاطر تو و او (فاطمه سلام‌الله‌علیها) است که بعد از من (حرمتتان) پایمال می‌شود. این قوم برای ستم بر شما هم داستان شده‌اند. در حالی‌که امانتی نزد شما می‌گذارم، شما را به خدا می‌سپارم. علی جان، من فاطمه، دخترم، را به چیزهایی وصیت کرده‌ام و به او فرمان داده‌ام که آن‌ها را به تو بگوید. آن‌ها را انجام ده، چرا که او راست‌گو و تصدیق شده است.\” سپس آن بانو را در آغوش گرفت و سرش را بوسید و فرمود: \”پدرت به فدایت، ای فاطمه!\” در آن هنگام صدای آن بانو به گریه بلند شد. پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ ایشان را در آغوش گرفت و فرمود:\” به خدا سوگند، بدانید که هر آینه، پروردگار من، خداوند، انتقام خواهد گرفت و به خشم تو خشمگین خواهد شد. پس وای! وای! وای از آن چاه و گودال عذاب بر ستمگران!\” سپس رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ گریستند.

۳۱
قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم:
وَ أَمَّا ابْنَتِی فَاطِمَهُ فَإِنَّهَا سَیِّدَهُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ. وَ هِیَ بَضْعَهٌ مِنِّی. وَ هِیَ نُورُ عَیْنِی. وَ هِیَ ثَمَرَهُ فُؤَادِی. وَ هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ. وَ هِیَ الْحَوْرَاءُ الإِنْسِیَّهُ. مَتَى قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهَا – جَلَّ جَلالُهُ – زَهَرَ نُورُهَا لِمَلائِکَهِ السَّمَاءِ، کَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الأَرْضِ. وَ یَقُولُ اللَّهُ – عَزَّ وَ جَلَّ – لِمَلائِکَتِهِ: یَا مَلائِکَتِی! انْظُرُوا إِلَى أَمَتِی فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ إِمَائِی قَائِمَهً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِی. أُشْهِدُکُمْ أَنِّی قَدْ آمَنْتُ شِیعَتَهَا مِنَ النَّارِ. وَ إِنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی. کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ بَیْتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقُّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثُهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی: \”یَا مُحَمَّدَاهْ!\” فَلا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلا تُغَاثُ… . فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی. فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَهً مَکْرُوبَهً مَغْمُومَهً مَغْصُوبَهً مَقْتُولَهً. فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ: اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَیْهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا. فَتَقُولُ الْمَلائِکَهُ عِنْدَ ذَلِکَ: آمِینَ!
(بحارالأنوار ۴۳/۱۷۲ ح ۱۳، به نقل از أمالی شیخ صدوق)
پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ فرمود:
… و امّا دخترم، فاطمه، او سرور تمام زنان از اوّلین تا آخرین است. او بخشی از وجود من و نور دیده‌ی‌ من و میوه‌ی دل من است. او روح من است که در پیکر من جای دارد. او فرشته‌ی انسان صورت است. هر گاه در محراب عبادت خویش، در پیشگاه پروردگارش – جلّ‌جلاله – به پا می‌ایستد، نور او برای فرشتگان آسمان درخشش می‌گیرد؛ همان‌گونه که نور ستاره‌ها برای اهل زمین می‌درخشد. خداوند – عزّوجلّ – به فرشتگانش می‌فرماید: \”فرشتگان من، به بنده‌ی من، فاطمه، سرور همه‌ی بندگانم، بنگرید. اوست که در پیشگاه من ایستاده و بندبندِ تنش از خشیت من می‌لرزد و با قلب و جانش به عبادت من روی آورده است. شما را شاهد می‌گیرم که من شیعیان او را از آتش مصون کردم. پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ فرمود : وقتی که او را می‌بینم، به یاد آن‌چه پس از من بر او روا داشته می‌شود، می‌افتم. گویی که او را می‌بینم در حالی‌که خواری به خانه‌اش وارد شده و حُرمتش شکسته شده و حقّش گرفته شده و ارث او بازداشته شده و پهلویش شکسته و جنینش را سقط کرده است و در آن حال ناله می‌کند: \”وا محمّداه!\” امّا جوابی نمی‌گیرد و تقاضای کمک می‌کند، اما یاری نمی‌شود. … او اول نفر از خاندان من است که به من ملحق می‌شود. به سوی من پیش می‌آید در حالی‌ که محزون، مصیبت زده، غمگین، غارت زده و کشته شده است. در آن هنگام می‌گویم: خداوندا، هر کس در حق او ستم روا داشت، از رحمت خویش دور کن. هر کس (حق) او را غضب کرد، عقوبت بفرما. هر که او را خوار کرد، ذلیل کن و هر که به دو پهلویش کوبید تا فرزندش را سقط کرد، در آتش جهنّم‌ات جاودانه کن. در آن هنگام فرشتگان می‌گویند: آمین!

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
تیر آخر

۳۲
وَصِیَّهٌ کَتَبَتها فَاطِمَهُ سلام‌الله‌علیها وَ تَرَکَتها عِندَ رَأسِهَا:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. هَذَا مَا أَوْصَتْ بِهِ فَاطِمَهُ، بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم: … یَا عَلِیُّ! أَنَا فَاطِمَهُ، بِنْتُ مُحَمَّدٍ. زَوَّجَنِیَ اللَّهُ مِنْکَ لِأَکُونَ لَکَ فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَهِ. أَنْتَ أَوْلَى بِی مِنْ غَیْرِی. حَنِّطْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیْلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لا تُعْلِمْ أَحَداً. وَ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِیَ السَّلامَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ.
(بحارالأنوار ۴۳/۲۱۴)
وصیّتی که حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها نوشت و کنار سر خویش نهاد:
به نام خداوند بخشایشگر مهربان. این وصیّت فاطمه، دختر پیامبر خداست: … علی جان، من فاطمه‌ام؛ دختر محمّد. خداوند مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت از آنِ تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری. حنوط و غسل و تکفین مرا شبانه انجام ده و بر من شبانه نماز‌ گزار و مرا شبانه به خاک سپار و هیچ کس را خبر مکن. تو را به خدا می‌سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام می‌رسانم.

۳۳
عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما‌‌‌السّلام قَالَ:
لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَهُ علیها‌‌‌السّلام، دَفَنَهَا أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا. ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم فَقَالَ: السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ السَّلامُ عَلَیْکَ عَنِ ابْنَتِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ الْبَائِتَهِ فِی الثَّرَى بِبُقْعَتِکَ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَهَ اللِّحَاقِ بِکَ. قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ عَفَا عَنْ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ تَجَلُّدِی. …قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَهُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَهُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ. فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ! یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ. …فَبِعَیْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُکَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا… !
(کافی ۱/۴۵۸ ح۳)
سید الشّهداء علیه‌السلام می‌فرماید:
هنگامی که حضرت فاطمه علیها‌السلام کشته شد، امیرالمؤمنین علیه‌السلام ایشان را پنهانی دفن کرد و موضع قبر ایشان را با خاک پوشاند. سپس از جای برخاست و رویش را به قبر رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ برگرداند و عرضه داشت: سلام بر تو ای رسول خدا از طرف من، و سلام بر تو از جانب دخترت و زائرت و آن‌که شبانگاه در خاک، در بارگاه تو آرمید و آن‌که خداوند برای او سرعت مُلحق شدن به تو را اختیار کرد. ای رسول خدا، صبرم در مصیبت دختر با وفای تو کم شد و از دوری و عزای سرور زنان عالم طاقتم تمام شد… امانت باز گردانده و فاطمه از من گرفته‌ شده است. آسمان و زمین چه زشت شده است! ای رسول خدا، اندوهم، جاودانه و شبم، همیشه بیدار است. … در حالی‌که خداوند می‌بیند، دخترت مخفیانه دفن می‌شود و حقّش غصب می‌گردد و از ارثش منع می‌شود… !

۳۴
عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه‌السّلام قَالَ:
کَانَت لَنَا أُمٌّ صَالِحَهٌ مَاتَت وَ هِیَ عَلَیهِمَا سَاخِطَهٌ. وَ لَم یَأتِنَا بَعدَ مَوتِهَا خَبَرٌ أَنَّهَا رَضِیَت عَنهُمَا.
(الطرائف ۱/۲۵۲ ح ۳۵۱)
امام رضا علیه‌السلام ‌فرمود:
… مادر صالحی داشتیم که از دنیا رفت در حالی‌ که بر آن دو مرد خشمگین بود. و پس از درگذشتش نیز خبری به ما نرسیده است که از آن دو راضی شده باشد.

۳۵
عَنِ الرِّضَا، عَنْ آبَائِهِ علیهم‌‌‌‌‌السّلام، قَالَ: قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم:
إِنَّ اللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا.
(بحارالأنوار ۴۳/۱۹ ح ۴، به نقل از عیون أخبار الرضا علیه‌السلام)
از امام رضا، از پدرانشان علیهم‌السلام روایت شده است که رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ فرمود:
به درستی که خداوند به خشم فاطمه خشم می‌گیرد و به خشنودی او خشنود می‌شود.

۳۶
عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ علیه‌‌‌السّلام قال:
…وَ أَوَّلُ مَنْ یُحْکَمُ فِیهِ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما‌‌‌‌السّلام فِی قَاتِلِهِ. ثُمَّ فِی قُنْفُذٍ. فَیُؤْتَیَانِ هُوَ وَ صَاحِبُهُ فَیُضْرَبَانِ بِسِیَاطٍ مِنْ نَارٍ – لَوْ وَقَعَ سَوْطٌ مِنْهَا عَلَى الْبِحَارِ، لَغَلَتْ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا وَ لَوْ وُضِعَتْ عَلَى جِبَالِ الدُّنْیَا، لَذَابَتْ حَتَّى تَصِیرَ رَمَاداً – فَیُضْرَبَانِ بِهَا.
(بحارالأنوار ۲۸/۶۴ ح۲۴، به نقل از کامل الزیارات)
امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:
…(در روز قیامت) اوّلین کسی که مورد محاکمه قرار می‌گیرد، قاتل حضرت محسن ‌بن علی علیهماالسلام و سپس قنفذ است. پس قنفذ و رفیقش را می‌آورند و بر آنان با تازیانه‌هایی از آتش چنان می‌زنند که اگر یک ضربه از آن تازیانه‌ها به دریاها فرود آید، از شرق تا غرب آنها به جوشش بر‌آید و اگر بر کوه‌های دنیا اصابت کند، چنان ذوب می‌گردند که خاکستر می‌شوند. این دو را با این تازیانه‌ها مجازات می‌کنند.

۳۷
قَالَ الصَّادِق علیه‌‌‌السّلام لِمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ:
…وَ یَأْتِی مُحَسِّنٌ تَحْمِلُهُ خَدِیجَهُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ وَ فَاطِمَهُ بِنْتُ أَسَدٍ أُمُّ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه‌‌‌السّلام وَ هُنَّ صَارِخَاتٌ وَ أُمُّهُ فَاطِمَهُ تَقُولُ: \”هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ\” الْیَوْمَ \”تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً\” قَالَ: فَبَکَى الصَّادِقُ علیه‌‌‌السّلام حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِالدُّمُوعِ. ثُمَّ قَالَ: لا قَرَّتْ عَیْنٌ لا تَبْکِی عِنْدَ هَذَا الذِّکْرِ. قَالَ: وَ بَکَى الْمُفَضَّلُ بُکَاءً طَوِیلا. ثُمَّ قَالَ: یَا مَوْلایَ! مَا فِی الدُّمُوعِ یَا مَوْلایَ؟ فَقَالَ: مَا لا یُحْصَى إِذَا کَانَ مِنْ مُحِقٍّ. ثُمَّ قَالَ الْمُفَضَّلُ: یَا مَوْلایَ! مَا تَقُولُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى: \”وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ\”؟ قَالَ: یَا مُفَضَّلُ! وَ الْمَوْؤُدَهُ – وَ اللَّهِ – مُحَسِّنٌ. لِأَنَّهُ مِنَّا لا غَیْرُ. فَمَنْ قَالَ غَیْرَ هَذَا، فَکَذِّبُوهُ. (انبیا/۱۰۳) (آل‌عمران/۳۰) (تکویر/۸و۹)
(بحارالأنوار ۵۳/۲۳)
امام صادق علیه‌السلام به مفضّل بن عمر فرمود:
… ]در روز قیامت[ جناب محسن علیه‌السلام می‌آید؛ در حالی که حضرت خدیجه – دختر خویلد – و حضرت فاطمه ‌بنت اسد، مادر امیرالمؤمنین علیه‌السلام، او را بر دست دارند و ضجّه می‌زنند. مادرش، فاطمه، می‌گوید: \”این همان روز شماست که بدان وعده داده شده بودید. امروز هر کس هر آن‌چه از نیکویی انجام داده است، حاضر می‌یابد و آن‌چه از بدی مرتکب شده، آرزو می‌کند ای کاش بین آن اعمال و او فاصله‌ای بسیار طولانی می‌بود.\” در این هنگام امام صادق علیه‌السلام آن‌چنان گریست که محاسن شریفش از اشک خیس گردید. سپس فرمود: آن چشمی که هنگام ذکر این (مصیبت) نگرید، روشنی نبیند! مفضّل نیز گریه‌ای طولانی کرد و سپس عرضه داشت: ای آقای من، در اشک‌ها چه (اجری) است؟ امام علیه‌السلام فرمود: آن هنگام که از (چشمان) صاحب حقّی باشد، (اجری دارد که) قابل شمارش نیست. مفضّل عرضه داشت: ای آقای من، در مورد این کلام خدای متعال \”آن هنگام که از امانت پرسیده شود: به چه جرمی کشته شد؟\” چه می‌فرمایید؟ امام فرمود: به خدا، ای مفضّل، آن امانت محسن است؛ چرا که او از ماست و نه کس دیگری. پس هر که غیر این را گفت، تکذیبش کنید.

۳۸
عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم:
یَا سَلْمَانُ! مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَهَ ابْنَتِی، فَهُوَ فِی الْجَنَّهِ مَعِی وَ مَنْ أَبْغَضَهَا، فَهُوَ فِی النَّارِ. یَا سَلْمَانُ! حُبُّ فَاطِمَهَ یَنْفَعُ فِی مِائَهِ مَوْطِنٍ أَیْسَرُ تِلْکَ الْمَوَاطِنِ الْمَوْتُ وَ الْقَبْرُ وَ الْمِیزَانُ وَ الْمَحْشَرُ وَ الصِّرَاطُ وَ الْمُحَاسَبَهُ. فَمَنْ رَضِیَتْ عَنْهُ ابْنَتِی فَاطِمَهُ، رَضِیتُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِیتُ عَنْهُ، رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَیْهِ فَاطِمَهُ، غَضِبْتُ عَلَیْهِ وَ مَنْ غَضِبْتُ عَلَیْهِ، غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ. یَا سَلْمَانُ! وَیْلٌ لِمَنْ یَظْلِمُهَا وَ یَظْلِمُ ذُرِّیَّتَهَا وَ شِیعَتَهَا!
(بحارالأنوار ۲۷/۱۱۶ ح ۹۴)
سلمان فارسی می‌گوید: رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ فرمود:
ای سلمان، هر کس دخترم، فاطمه، را دوست بدارد، در بهشت با من است و هر که با او کینه ورزد، در آتش است. ای سلمان، دوستی فاطمه در صد جا به کار می‌آید که کم‌‌ترین آنها مرگ و قبر و میزان و محشر و صراط و محاسبه است. هر که دخترم، فاطمه، از او راضی باشد من از او راضی‌ام و هر که من از او راضی باشم، خدا از او راضی است. و هر که فاطمه بر او خشم گیرد، من بر او غضبناک می‌شوم و هر که من بر او خشم گیرم، خداوند بر او غضب می‌کند. ای سلمان، وای بر آن که بر او ظلم می‌کند و بر ذرّیّه‌ و شیعیان او ستم می‌کند!

۳۹
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه‌‌‌السّلام یَقُولُ:
دَخَلَ رَسُولُ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم ذَاتَ یَوْمٍ عَلَى فَاطِمَهَ علیها‌‌‌‌السّلام وَ هِیَ حَزِینَهٌ. فَقَالَ لَهَا: مَا حُزْنُکِ یَا بُنَیَّهُ؟ قَالَتْ: یَا أَبَتِ! ذَکَرْتُ الْمَحْشَرَ وَ وُقُوفَ النَّاسِ عُرَاهً یَوْمَ الْقِیَامَهِ. قَالَ: یَا بُنَیَّهُ! إِنَّهُ لَیَوْمٌ عَظِیمٌ. وَ لَکِنْ قَدْ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ عَنِ اللَّهِ – عَزَّ وَ جَلَّ – أَنَّهُ قَالَ: أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ الأَرْضُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَنَا، ثُمَّ أَبِی إِبْرَاهِیمُ، ثُمَّ بَعْلُکِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه‌‌‌السّلام. ثُمَّ یَبْعَثُ اللَّهُ إِلَیْکِ جَبْرَئِیلَ فِی سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ فَیَضْرِبُ عَلَى قَبْرِکِ سَبْعَ قِبَابٍ مِنْ نُورٍ… ثُمَّ یَقُولُ جَبْرَئِیلُ: یَا فَاطِمَهُ! سَلِی حَاجَتَکِ. فَتَقُولِینَ: یَا رَبِّ! شِیعَتِی! فَیَقُولُ اللَّهُ – عَزَّ وَ جَلَّ – : قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ. فَتَقُولِینَ: یَا رَبِّ! شِیعَهُ وُلْدِی! فَیَقُولُ اللَّهُ: قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ. فَتَقُولِینَ: یَا رَبِّ! شِیعَهُ شِیعَتِی! فَیَقُولُ اللَّهُ: انْطَلِقِی، فَمَنِ اعْتَصَمَ بِکِ فَهُوَ مَعَکِ فِی الْجَنَّهِ. فَعِنْدَ ذَلِکِ یَوَدُّ الْخَلائِقُ أَنَّهُمْ کَانُوا فَاطِمِیِّینَ. فَتَسِیرِینَ وَ مَعَکِ شِیعَتُکِ وَ شِیعَهُ وُلْدِکِ وَ شِیعَهُ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، آمِنَهً رَوْعَاتِهِمْ، مَسْتُورَهً عَوْرَاتُهُمْ، قَدْ ذَهَبَتْ عَنْهُمُ الشَّدَائِدُ وَ سَهُلَتْ لَهُمُ الْمَوَارِدُ… .
(بحارالأنوار ۴۳/۲۲۵ ح ۱۳، به نقل از تفسیر فرات)
ابن عبّاس می‌گوید: از امیر‌المؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود:
روزی پیامبر خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ به نزد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها رفت در حالی که آن بانو غمگین بود. به ایشان فرمود: اندوه تو از چیست؟ حضرت زهرا علیها‌السلام گفت: ای پدر، به یاد محشر و عریان ماندن مردم در روز قیامت افتادم. (پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌) فرمود:‌ دخترم، به راستی که آن روز، روزی بس بزرگ است؛ ولی جبرئیل از جانب خداوند – عزّوجلّ – برایم خبر آورده است که خداوند فرموده: اولین کسی که روز قیامت قبر از او کنار می‌رود، من هستم. سپس پدرم، ابراهیم. سپس شوهر تو، علی است. سپس خدای متعال جبرئیل را با هفتاد هزار ملک به سوی تو می‌فرستد و بر فراز مزار تو هفت گنبد از نور بنا می‌نهد. … سپس جبرئیل می‌گوید: ای فاطمه، حاجتت را بخواه. و تو می‌گویی: خدایا، شیعیانم! خداوند – عزّوجلّ – می‌گوید: آنان را آمرزیدم. تو می‌گویی: خدایا، شیعیانِ فرزندانم! خداوند می‌فرماید: آنان را آمرزیدم. می‌گویی: شیعیانِ شیعیانم! پس خدا می‌فرماید: حرکت کن.‌ هر که به تو پناه آورد، در بهشت با تو است. در آن زمان همه‌ی خلایق آرزو می‌کنند کاش فاطمی بودند. تو پیش می‌روی و شیعیانت و شیعیان فرزندانت و شیعیان امیر‌المؤمنین با تو همراهند؛ در حالی‌ ‌که ترس‌هایشان از آنان فرو ریخته، بدنهایشان پوشیده شده، سختی‌ها از آنان رخت بربسته و گذرگاه‌ها بر ایشان سهل و هموار شده است… .

۴۰
عَنْ جَعْفَرٍ علیه‌‌‌السّلام، عَنْ أَبِیهِ علیه‌‌‌السّلام، قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی، عَنْ رَسُولِ‌اللَّهِ صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم قَالَ:
إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ … فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: یَا أَهْلَ الْجَمْعِ! إِنِّی قَدْ جَعَلْتُ الْکَرَمَ لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ فَاطِمَهَ. یَا أَهْلَ الْجَمْعِ! طَأْطِئُوا الرُّءُوسَ وَ غُضُّوا الأَبْصَارَ. فَإِنَّ هَذِهِ فَاطِمَهُ تَسِیرُ إِلَى الْجَنَّهِ. …فَإِذَا صَارَتْ عِنْدَ بَابِ الْجَنَّهِ، تَلْتَفِتُ فَیَقُولُ اللَّهُ: یَا بِنْتَ حَبِیبِی! مَا الْتِفَاتُکِ وَ قَدْ أَمَرْتُ بِکِ إِلَى جَنَّتِی؟ فَتَقُولُ: یَا رَبِّ! أَحْبَبْتُ أَنْ یُعْرَفَ قَدْرِی فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ. فَیَقُولُ اللَّهُ: یَا بِنْتَ حَبِیبِی! ارْجِعِی، فَانْظُرِی مَنْ کَانَ فِی قَلْبِهِ حُبٌّ لَکِ أَوْ لِأَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّتِکِ، خُذِی بِیَدِهِ فَأَدْخِلِیهِ الْجَنَّهَ. قَالَ أَبُو‌جَعْفَرٍ علیه‌‌‌السّلام: وَ اللَّهِ، یَا جَابِرُ! إِنَّهَا ذَلِکَ الْیَوْمَ لَتَلْتَقِطُ شِیعَتَهَا وَ مُحِبِّیهَا کَمَا یَلْتَقِطُ الطَّیْرُ الْحَبَّ الْجَیِّدَ مِنَ الْحَبِّ الرَّدِی‏ءِ. فَإِذَا صَارَ شِیعَتُهَا مَعَهَا عِنْدَ بَابِ الْجَنَّهِ، یُلْقِی اللَّهُ فِی قُلُوبِهِمْ أَنْ یَلْتَفِتُوا. فَإِذَا الْتَفَتُوا، فَیَقُولُ اللَّهُ – عَزَّ وَ جَلَّ –: یَا أَحِبَّائِی! مَا الْتِفَاتُکُمْ وَ قَدْ شَفَّعْتُ فِیکُمْ فَاطِمَهَ، بِنْتَ حَبِیبِی؟ فَیَقُولُونَ: یَا رَبِّ! أَحْبَبْنَا أَنْ یُعْرَفَ قَدْرُنَا فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ. فَیَقُولُ اللَّهُ: یَا أَحِبَّائِی! ارْجِعُوا، وَ انْظُرُوا مَنْ أَحَبَّکُمْ لِحُبِّ فَاطِمَهَ؟ اُنْظُرُوا مَنْ أَطْعَمَکُمْ لِحُبِّ فَاطِمَهَ؟ اُنْظُرُوا مَنْ کَسَاکُمْ لِحُبِّ فَاطِمَهَ؟ اُنْظُرُوا مَنْ سَقَاکُمْ شَرْبَهً فِی حُبِّ فَاطِمَهَ؟ اُنْظُرُوا مَنْ رَدَّ عَنْکُمْ غَیْبَهً فِی حُبِّ فَاطِمَهَ؟ خُذُوا بِیَدِهِ وَ أَدْخِلُوهُ الْجَنَّهَ.
(بحارالأنوار ۴۳/۶۴ ح ۵۷، به نقل از تفسیر فرات)
امام صادق، از امام باقر، از پدرانش علیهم‌السلام، نقل می‌کند که رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم‌ فرمود:
وقتی قیامت بر پا می‌شود … خداوند متعال می‌فرماید: ای جماعت، من بخشش و بزرگواری را برای محمّد و علی و حسن و حسین و فاطمه قرار دادم. ای جماعت، سرها را فرو افکنید و چشم‌ها را فرو پوشید. این فاطمه است که به بهشت می‌رود… وقتی فاطمه به در بهشت می‌رسد، (به سویی دیگر) نظر می‌افکند. خداوند می‌فرماید: ای دختر حبیب من، چرا درنگ؟ نگاهت به کجاست؟ تو را که به بهشتم امر کرده بودم! فاطمه می‌گوید: پروردگارا، دوست دارم در چنین روزی قدر و منزلتم شناخته شود. خداوند می‌فرماید: ای دختر حبیب من، بازگرد و چشم گردان. دست هر کس که مهر تو یا مهر یکی از فرزندانت را در قلب ‌دارد، بگیر و به بهشت واردش کن. امام باقر علیه‌السلام فرمود: ای جابر، فاطمه سلام‌الله‌علیها در آن روز، شیعیان و دوستارانش را بر می‌گزیند؛ همان‌گونه که پرنده دانه‌ی خوب را از دانه‌ی بد جدا می‌کند. پس آن هنگام که شیعیانش با او به در بهشت می‌رسند، خداوند به دلهایشان می‌اندازد که مکث کنند و نظر به جانبی دیگر بگردانند. وقتی آنان چنین می‌کنند. خداوند – عزّوجلّ- می‌فرماید: ای دوستان من، حال که فاطمه، دختر حبیبم، شفاعت شما را کرده است، چرا درنگ کردید؟ نگاهتان به کجاست؟ می‌گویند: پروردگارا، دوست داریم قدر و منزلت ما در چنین روزی شناخته شود. خداوند می‌فرماید: ای دوستان من، باز گردید و ببینید چه کسی شما را به خاطر دوستی فاطمه دوست داشت؟ ببینید چه کسی به خاطر دوستی فاطمه به شما غذا داد؟ ببینید چه کسی شما را به خاطر دوستی فاطمه لباس پوشاند؟ ببینید چه کسی شما را به خاطر دوستی فاطمه جرعه‌ای نوشاند؟ ببینید چه کسی به خاطر دوستی فاطمه غیبتی را از شما باز گرداند؟ دستش را بگیرید و به بهشت واردش کنید.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.