حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 29 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پ
پ

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام در لهوف

[کسب اجازه على اکبر علیه السلام براى مبارزه‏]
چون همه اصحاب به شهادت رسیده و جز اهل بیت امام به جاى نماندند، علىّ بن الحسین علیه السّلام- که از همه مردم زیباروى‏تر و از نظر اخلاق از همه نیکوتر بود- از پدرش کسب اجازت کرد و امام وى را رخصت داد.
امام نظر نومیدانه‏اى به فرزند افکند و چشمان مبارکش فرو هشت و بگریست.
سپس فرمود:
(اللّهم اشهد، فقد برز إلیهم غلام أشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک صلّى اللَّه علیه و آله، و کنّا إذا اشتقنا إلى نبیّک نظرنا إلیه)
«خداوندا! گواه باش، به تحقیق جوانى به جنگ و مبارزت شتافته که اشبه الناس از نظر خلقت و خلق و منطق به رسولت صلّى اللَّه علیه و آله مى‏ باشد. هر گاه اشتیاق زیارت پیامبرت را مى ‏یافتم او را مى‏ نگریستم».
بعد صیحه برآورد و فرمود: «اى پسر سعد خدا رحمت را قطع کند آن گونه که قطع رحم کردى».
على به میدان شتافته، و جنگ سختى بنمود و جمعى کثیر از کفار را روانه دار البوار کرد.
و آنگاه به نزد پدر بازگشت و عرض کرد: پدر جان، تشنگى مرا کشته، و سنگینى آهن- سلاح- توان را از من برده، آیا شربت آبى به هم مى ‏رسد؟
حسین بگریست و فرمود: «وا غوثاه اى پسر جانم. از کجا آب بیابم، اندکى مقاتله نما، چقدر نزدیک است که جدّت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله را زیارت کنى و او تو را با جامى سرشار از آب سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نگردى».
على به میدان بازگشت و بزرگترین قتال را به راه انداخت، منقذ بن مرّه عبدى بسویش تیرى انداخت که على را از پاى در آورد، ندا در داد: پدرا، از من به تو سلام باد- خدا حافظ- این جدّ من است که به تو سلام مى‏گوید و مى‏فرماید: با شتاب نزد ما آى، وانگه شهقه‏اى زده زندگى را بدرود فرمود.
حسین علیه السّلام آمد تا در کنار بدن مبارک فرزند بایستاد، صورتش را بر صورت فرزند نهاد و فرمود:
(قتل اللَّه قوما قتلوک، ما أجرأهم على اللَّه و على انتهاک حرمه رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله، على الدّنیا بعدک العفاء)
«خداوند بکشد قومى را که تو را کشتند، چه چیز آنها را بر خدا و بر دریدن حرمت رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله جرى کرده، بعد از تو تفو بر دنیا».
راوى گوید: زینب دخت على علیه السّلام از خیمه بیرون شده و ندا مى‏داد: اى حبیب من.
اى برادرزاده ‏ام و آمد و خود را بر جسد او افکند.
حسین علیه السّلام آمد و او را سوى زنان باز گردانید.
پس از آن از اهل بیت امام یکى پس از دیگرى به میدان شتافته و به شرف شهادت‏ نائل آمدند، امام در آن حال بانگ برآورد: «اى عموزادگانم، اى اهل بیتم! شکیبایى کنید، صابر باشید، به خدا از امروز دیگر هوان و خوارى نبینید.»

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
کتاب مَقتَلُ الحُسَین علیه السلام معروف به مقتل مُقَرَّم

منبع: لهوف،علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم،۱۳۸۰،صص۱۴۷-۱۴۹٫

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.