حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ Thursday, 28 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پ
پ

 

نماز اول وقت‏ در سیره معصومان علیهم السّلام> روایات نماز

نماز اول وقت جایگاه ویژه‏ای دارد و معصومان علیهم السّلام بر این موضوع تأکید فراوانی کرده‏اند؛در این مقاله به سیره و سخنان اهل بیت وحی در زمینه نماز اوّل وقت اشاره می‏کنیم.

1.سیره رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله

از عایشه در احوالات رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که گوید: «کان رسول اللّه یحدثنا و نحدثه فاذا حضرت(وقت)الصلاة فکانه لم یعرفنا و لم نعرفه شغلا باللّه عن کل شی‏ء؛1 رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله با ما گفتگو می‏کرد و ما با او سخن می‏گفتیم،ولی چون‏ وقت نماز فرا می‏رسید،نه او ما را می‏شناخت و نه ما او را می‏شناختیم.توجه به خدا،او را از هر چیزی باز می‏داشت».
از امیر مؤمنان علیه السّلام روایت شده: «کان رسول اللّه لا یوثر علی الصلاة عشاءا و لا غیره و کان اذا دخل وقتها لا یعرف اهلا و لا حمیما؛؛2چنان بود که خوراک شب و هیچ چیز دیگر را بر نماز مقدم نمی‏داشت و چنان بود که چون وقت نماز داخل می‏شد،گویا خانواده و دوستی را نمی‏شناسد». پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در مورد آثار پای‏بندی به نماز اول وقت،فرمود: «ما من عبد اهتّم بمواقیت الصلوة و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت و انقطاع‏ الهموم و الاحزان و النّجاة من النار؛هیچ بنده‏ای به نماز اول وقت اهمیت نمی‏دهد،مگر اینکه‏ من ضمانت می‏کنم که هنگام مرگ آرامش داشته باشد و غصه‏ها از او رخت بربندد و از آتش‏ جهنم رهایی یابد». پس طبق وعده رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله عاملان به این فریضه الهی و استقامت‏کنندگان در این راه، این پاداش‏های ویژه را دارند:
1.به هنگام مرگ که یکی از سه حالت سخت انسان است،آرامش خاصی به روح او حاکم‏ می‏شود.
2.غم و اندوه از روح و روان او رخت بر می‏بندد.
3.رهایی از آتش نصیب این بنده الهی می‏گردد. از آن حضرت نقل شده که: «لا یزال الشیطان یرغب من بنی آدم ما حافظ علی الصلوات الخمس فاذا ضیعن تجرأ علیه و اوقعه فی العظام».4

2.سیره حضرت علی علیه السّلام
امیر مؤمنان علیه السّلام می‏فرماید: «لیس احب الی اللّه عزوجل من الصلوة لا یشغلنکم عن اوقاتها شی‏ء من امور الدنیا فإنّ‏ اللّه عزوجل ذمّ اقواما فقال:الذین هم عن صلاتهم‏ ساهون،یعنی انهم غافلون استهانوا باوقاتها؛5در نزد خدا عملی محبوب‏تر از نماز نیست.پس چیزی‏ از امور دنیا شما را از اوقات نماز باز ندارد.پس‏ به درستی خدای عزوجل اقوامی را مذمت کرده و سپس فرموده است:اینها غفلت‏کنندگانی هستند که توجه به اوقات نماز ندارند».
آن حضرت در بخش پایانی نامه‏اش خطاب به‏ فرماندار مصر(محمد بن ابی‏بکر)این چنین آورده‏ است: «…صلّ الصلواة لوقتها الموقت لها،و لا تعجّل‏ وقتها لفراغ و لا توخرها عن وقتها لاشتغال و اعلم‏ ان کل شی‏ء من عملک تبع لصلاتک؛6نماز را در وقت خودش به جا آور،نه اینکه در فراغت و بیکاری زودتر از وقتش بخوانی و در وقت کار،آن‏ را به تأخیر بیندازی.و بدان که تمام کردار خوبت‏ در گرو نماز است».
اختصاص دادن اوقات مشخص برای نماز،تا آنجا اهمیت دارد که حضرت علی علیه السّلام در یکی از نامه‏هایش به فرمانداران شهر آورده است: «اما بعد فصلّوا بالناس الظهر حتی تفی‏ الشمس…؛7بعد از یاد خدا و درود؛نماز ظهر را با مردم وقتی بخوانید که آفتاب به طرف مغرب‏ رفته و سایه آن به اندازه دیوار آغل بز گسترده شد. و نماز عصر را با مردم وقتی بخوانید که خورشید سفید است و جلوه دارد و پاره‏ای از روز مانده و تا غروب می‏توان دو فرسخ را پیمود.
نماز مغرب را با مردم زمانی بخوانید که روزه‏دار افطار و حاجی از عرفات به سوی منا کوچ کند.و نماز عشا را با مردم وقتی بخوانید که شفق پنهان‏ شده و یک سوم از شب بگذرد.و نماز صبح را با مردم هنگامی بخوانید که شخص،چهره همراه‏ خویش را بشناسد.و نماز جماعت را در حد ناتوان‏ آنان بگذارید و فتنه‏گر مباشید».
دیلمی در ارشاد القلوب می‏گوید:«راجع به‏ سیره امیر مؤمنان امام علی علیه السّلام در تاریخ آمده است‏ که حتی آن بزرگوار در خلال جنگ مواظبت بر نماز اول وقت را فراموش نمی‏کرد؛چنان که آمده‏ است:هنگامی که علی علیه السّلام در جنگ صفین سرگرم‏ نبرد بود و در میان هر دو صف کارزار،پیوسته به‏ آسمان نگاه می‏کرد تا ببیند کی ظهر شده تا نماز ظهر را بخواند.عبد اللّه بن عباس عرض کرد:یا امیر المؤمنین!این چه کاری است؟فرمود:آفتاب‏ را می‏نگرم تا اگر وقت نماز رسیده،نماز بگزاریم. ابن عباس گفت:آیا اینجا وقت نماز است با این‏ سرگرمی جنگ!حضرت فرمود:ما برای چه با این‏ گروه می‏جنگیم؟مگر نه اینکه برای نماز است! تنها به خاطر نماز با آنها نبرد می‏کنیم و می‏خواهیم‏ نماز برپا شود».8
نیز در حالات امیر مؤمنان علیه السّلام آمده است: «هنگامی که وقت نماز می‏رسید،رنگ از چهرهء امام علی علیه السّلام می‏پرید و می‏لرزید.پس به او گفته‏ شد:چه شده است؟فرمود:وقت نماز فرا رسیده؛ وقت امانتی که خدا بر آسمان‏ها و زمین و کوه‏ها عرضه کرد،اما آنها از قبول آن دوری کردند و ترسیدند،ولی انسان آن را حمل کرد و من با ناتوانی خود نمی‏دانم که به خوبی از حمل آن‏ بر می‏آیم یا نه».این روایت شریفه در منابع دیگر با تعبیر «یتململ»و«یتزلزل»به جای«تلون»و«تزلزل» آمده است.10

3.سیرهء امام حسین علیه السّلام
در تاریخ راجع به سید الشهداء نقل شده است: ابو ثمامه صیداوی(صائدی)که نام شریفش‏ عمرو بن عبد اللّه است،چون دید هنگام زوال‏ است،خدمت حضرت امام حسین علیه السّلام آمد و عرض‏ کرد:یا ابا عبد اللّه!جان من فدای باد!می‏بینم که‏ این لشکر به شما نزدیک شده‏اند،لکن سوگند به‏ خدا،تا من کشته نشوم،شما شهید نخواهی شد و دوست دارم این نماز ظهر را با شما بگزارم و آن گاه‏ خدای را ملاقات کنم.حضرت سر به سوی آسمان‏ بلند کرد و فرمود:نماز را به یاد آوری،خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکران قرار دهد!آری،اینک اول‏ وقت نماز است.آنگاه فرمود:از این قوم بخواهید دست از جنگ بردارند تا ما نماز گزاریم.11
در ادامه روایت آمده است: حصین بن نمیر-مرد تبهکاری که در روز عاشورا به امام حسین علیه السّلام زبان درازی کرد-فریاد زد:نماز شما قبول نیست.حبیب بن مظاهر فرمود: ای خیانتکار!نماز پسر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله قبول نمی‏شود و نماز تو قبول می‏گردد؟…
عموم مورخان و ارباب مقاتل گفته‏اند که سعید بن عبد اللّه حنفی،سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران قرار داد تا نماز بخوانند. چون زخم‏های بدن او فراوان شد و نتوانست روی‏ پای خود بایستد،به زمین افتاد و در حالی که دعا می‏کرد،رو به سوی امام حسین علیه السّلام کرد و گفت:ای فرزند رسول خدا!به عهد خود وفا کردم؟ امام فرمود:بله تو پیشاهنگ ما(مقدم تر از من)در بهشت هستی.

4.سیرهء امام سجاد علیه السّلام
در حالات امام سجاد علیه السّلام آمده است که: «کان اذا حضرت الصلوة اقشعر جلده و اصفر لونه و ارتعد کالسعفة،چون وقت نماز می‏رسید، پوست بدن امام سجاد علیه السّلام می‏لرزید و رنگش زرد همچون شاخهء درخت می‏شد».12 به حضرت عرض کردند:چرا شما وقتی وضو می‏سازید،رنگ مبارکتان زرد می‏شود؟فرمود:«آیا نمی‏دانید که در خدمت چه فردی می‏ایستیم»؟13
در روایتی از امام سجاد علیه السّلام نقل شده: «الذنوب التی ترد الدعا….تأخیر الصلوة المفروضات حتی تذهب اوقاتها؛یکی از گناهانی‏ که مانع قبول دعا می‏شود(دعا را رد می‏کند)،تأخیر در نماز واجب است تا وقت آن بگذرد».
همچنین آن امام بزرگوار در دعاهای خود آورده ‏اند: «خدایا!ما را به منزلت کسانی برسان که به‏ مراتب نماز رسیده‏اند و ارکان آن را حفظ نموده‏اند و آن را در اوقاتش به پا می‏دارند؛همانند نسبت بنده‏ و رسولت-که درود و رحمت تو بر او و خاندانش‏ باد-مقرر نموده،در رکوع و سجود و همهء فضائل با کامل‏ترین و تمام‏ترین طهارت و رساترین مراتب‏ خشوع به جا آورده‏اند».14

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
کتاب ادای حق

5.سیره امام صادق علیه السّلام
از امام صادق علیه السّلام نقل شده است: «اذا صلیت صلاة فریضة فصلّ لوقتها صلاة مودع یخاف ان لا یعود الیها ابدا؛15 هنگامی که‏ نماز واجب را می‏خوانی،در وقتش بخوان؛مانند کسی که نماز وداع می‏خواند و می‏ترسد که بعد از این،توفیق خواندن نماز را نیابد».
نیز فرمود: «اختبروا اخوانکم بخصلتین فان کانتا و الاّ فاعرّب‏ ثم اغرب محافظه علی الصلوات فی مواقیتها و البر بالاخوان فی العسر و الیسر؛16برادران دینی خود را با دو خصلت بسنجید.اگر این دو علامت در آنها بود(با آنها همراهی کنید)،و گرنه هرچه می‏توانید از آنها فاصله بگیرید(آن دو نشانه عبارت‏اند از):1. محافظت بر نماز در وقت آن،2.نیکی به برادران‏ دینی در سختی و راحتی».
امام صادق علیه السّلام نیز خطاب به یکی از یاران خود (ابن جندب)می‏فرماید: برای شیطان دام‏هایی وجود دارد که یکی از آنها،این است که انسان را از خدمت کردن به‏ دیگران به ویژه برادران دینی باز می‏دارد.
دوم اینکه با خواب،کاری می‏کند که انسان به‏ موقع نماز نخواند.17
آیت اللّه مصباح یزدی در توضیح این روایت‏ می‏گوید: «آنچه انسان را مستقیما در میسر تقرّب الی‏ اللّه به پیش می‏برد،نماز است،وقتی انسان‏ اهتمامی به خواندن نماز اول وقت نداشته باشد، به مسائل دین بی‏اعتنا می‏شود و کم،کم کارش‏ به جایی می‏رسد که با دیدهء تمسخر به مناسک دین‏ می‏نگرد؛همان طور که در قرآن آمده است: (ثم‏ کان عاقبة الذین اسوی السوای ان کذبوا بایت اللّه‏ و کانوا بها یستهزئون)  ؛18«…سرانجام کار آنان‏ که به اعمال زشت و کردار بد پرداخته‏اند و آیات‏ خدا را تکذیب و تمسخر کردند».اگر انسان در این‏ مسیر خطرناک قرار گرفت و به نماز اهمیت نداد، در واقع با این کار مقدمات کافر شدن خود را فراهم‏ ساخته است».19
در سیرهء عملی امام ششم علیه السّلام آمده است: سدیر گفت:امام صادق علیه السّلام دستور داد که الاغ و استری را زین کردند،من سبقت گرفتم و بر الاغ‏ سوار شدم تا احترام کرده باشم و آن حضرت سوار بر استر گردد.فرمود:اگر بخواهی،الاغ را در اختیار من بگذار.گفتم:استر برای شما مناسب‏تر و زیباتر است.من از الاغ پیاده شدم و بر استر سوار شدم و آن حضرت بر الاغ سوار شد…پیاده شدیم تا نماز را با هم بخوانیم.سپس فرمود:اینجا زمین شوره‏زار است و نماز در اینجا روا نیست(مکروه است). و از آنجا رفتیم و به زمین خاک سرخی رسیدیم‏ و آماده نماز شدیم.در آنجا مردی جوان بزغاله‏ می‏چراند.حضرت به من نگریست و به من فرمود: به خدا قسم!اگر تعداد شیعه‏های من به اندازهء این‏ بزغاله بود،خانه‏نشینی من روا نبود.سپس پیاده‏ شدیم و نماز خواندیم.پس از نماز،کنار بزغاله‏ها رفتیم و شمردیم که هفت عدد بودند.20

6.سیره امام رضا علیه السّلام
راوی می‏گوید:حضرت رضا علیه السّلام برای استقبال‏ برخی از طالبیین(دودمان ابوطالب)از شهر خارج‏ شد و در این هنگام وقت نماز شد.(بلادرنگ)راه‏ خود را به ساختمانی که در آن نزدیکی بود،کج‏ کرد و کنار سنگی فرود آمد و فرمود:اذان بگو.من‏ عرض کردم:درنگ کنیم تا یاران ما برسند.فرمود: خدایت بیامرزد!هیچ گاه نماز را از اول وقت بدون‏ جهت به آخر وقت به تأخیر نینداز و همیشه بر تو باد که اول وقت را مراعات کنی.پس من اذان‏ گفتم و نماز خواندیم.21
ترک جلسه به خاطر نماز
«صابئین»به حضرت یحیی گرایش دارند و برای ستارگان،تأثیر خاصی قائل هستند و نماز و مراسم ویژه‏ای دارند و هنوز در خوزستان گروهی از آنان هستند.این فرقه،رهبری دانشمند ولی مغرور داشت که بارها با امام رضا علیه السّلام گفتگو کرد،ولی زیر بار نرفت.امام رضا علیه السّلام استدلالی کرد و او تسلیم شد و گفت:اکنون روح من نرم شده،حاضرم مکتب تو را بپذیرم.ناگهان صدای اذان بلند شد،امام رضا علیه السّلام‏ جلسه را ترک کرد.مردم گفتند:فرصت حساسی‏ است و چنین فرصتی پیش نمی‏آید!امام فرمود: اول،نماز.
او که این تعهد را از امام دید،علاقه‏اش بیشتر شد و بعد از نماز گفتگویش را تکمیل کرد و ایمان‏ آورد.22
در روایتی از امام رضا علیه السّلام آمده است: «حافظوا علی مواقیت الصلوة فان العبد لا یأمن‏ الحوادث و من دخل علیه وقت فریضه فقصر عنها متعمدا فهو خاطئ؛23 بر وقت‏های نماز محافظت‏ کنید؛چرا که بنده ایمن از حوادث نیست.و کسی‏ که وقت نماز واجب بر او داخل می‏شود و عمدا کوتاهی کند،خطا کار است».

7.سیره امام حسن عسکری علیه السّلام
از ابوهاشم روایت است که حضور مبارک امام‏ حسن عسکری علیه السّلام شرفیاب شدم،دیدم آن حضرت‏ مشغول نوشتن کاغذی است.سپس وقت نماز رسید.امام آن کاغذ را بر زمین گذاشت و مشغول‏ نماز شد.سپس دیدم که قلم می‏چرخد و روی‏ کاغذ می‏نویسد تا رسید به آخر کاغذ.من چون این‏ صحنه را دیدم،به سجده افتادم.وقتی حضرت از نماز خود فارغ شد،قلم را به دست گرفت و برای‏ مردم اذن داد داخل شوند.24

سیرهء امام زمان(عج)
از کارهای مهمی که امام زمان پس از ظهور انجام‏ می‏دهند،بر پا داشتن نماز و مطرح کردن آن در سطح جامعه و فرا خواندن مردم به سوی آن است. علاوه بر اصل نماز،اقامه نماز در اول وقت نیز مورد تأکید فراوان آن حضرت است.امام مهدی علیه السّلام می‏فرماید: «ملعون ملعون من أخّر العشاء الی ان تشتبک‏ النجوم و ملعون ملعون من أخّر الغداء الی ان‏ تنقضی النجوم؛لعنت شده و ملعون کسی است که‏ نماز عشا را به قدری تأخیر اندازد که همهء ستارگان‏ آسمان دیده شوند؛و ملعون کسی است که نماز صبح را به قدری تأخیر اندازد که ستارگان دیده‏ شوند».25
این روایت،اهتمام امام زمان(عج)به نماز اول‏ وقت را نشان می‏دهد و آن حضرت کسانی را که‏ در نماز خود اهمال می‏کنند،به شدت سرزنش‏ می‏کند و آنها را از رحمت خود دور می‏داند. در ملاقات و تشرفات به محضر آن حضرت‏ نیز،تأکید ایشان بر«نماز اول وقت»نقل شده‏ است.26

پی‏ نوشت‏ها…
(1).ینابیع الحکمة،ج 3،ص 305.
(2).مجموعه ورام،ج 2،ص 87.
(3).بحار الانوار،ج 38،ص 9.
(4).همان،ج 28،ص 202.
(5).همان،ج 2،ص 28.
(6).نهج البلاغه،محمد دشتی،نامه 72،ص 273.
(7).همان،نامه 25،ص 014.
(8).بحار الانوار،ج 08،ص 32؛سفینة البحار،ج 2،ص 4.
(9).ینابیع الحکمه،ج 3،ص 205؛اسرار الصلوة،ص 02.
(10). همان.
(11).بحار الانوار،ج 54،ص 12.
(12).همان،ج 48،ص 742.
(13).معراج السعادة،ص 067؛بحار الانوار،ج،ص 87-57.
(14).صحیفه سجادیه همراه رساله حقوق،مترجم:لطیف راشدی، دعای 44،ص 423 و 144،امیر کبیر،تهران.
(15).بحار الانوار،ج 48،ص 332.
(16).اصول کافی،ج 2،ص 276.
(17).تحف العقول،ص 203.
(18).روم01/.
(19).پندهای امام صادق علیه السّلام به ره‏جویان صادق،محمد تقی‏ مصباح،ص 912،موسسه پژوهشی امام خمینی(ره)،قم.
(20).داستان‏ها و حکایت‏های چهارده معصوم،عباس عزیزی، ص 721؛اصول کافی،ج 2،ص 242.
(21).بحار الانوار،ج 08،ص 12؛الخرائج و الجرائح،ص 03.
(22).یکصد و چهارده نکته درباره نماز،محسن قرائتی،ص 41 چ 8،4831 ش؛بحار الانوار،ج 49،ص 591؛عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ص 151.
(23).بحار الانوار،ج 38،ص 02.
(24).منتهی الامال،شیخ عباس قمی،ج 2،ص 475،هجرت، قم.
(25).الغیبة،شیخ طوسی،ص 311.
(26).مهدویت،پرسش‏ها و پاسخ‏ها،ص 911،پژوهشکدهء مهدویت؛شیفتگان حضرت مهدی(عج)،ج 2،ص 49،این‏ حدیث،قسمتی از توقیعی است که در جواب سؤال محمد بن‏ یعقوب از ناحیهء مقدس رسیده است.(بحار الانوار،ج 35،ص 61؛ وسائل الشیعه؛ج 4،ص 102).

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.