حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 19 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پ
پ

«الگویی جذاب»

زندگى امیرالمومنین (علیه السلام) تا آن اندازه جذاب است که هم دوست و هم دشمن را در مقابل آن حضرت، تا نهایت درجه دوستی و دشمنى بالا مى‏برد. تا جایی که پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) درباره‏ او فرمود:”دو گروه درباره تو هلاک می شوند: دوست افراط گر و دشمن افراط گر.”(۱)

دشمن به دلیل استقامت او در راه حق، چنان از وى خشمگین است که در این باره به افراط می گراید. اما شگفت‌انگیز است که گاه دشمن ترین دشمنان در برابر عظمت او زبان به اعتراف می گشایند.(۲) دوست نیز به همان دلیل، چنان عشقى به وى مى‏ورزد که گاه در این باره به افراط مى‏گراید و اگر اندکى غفلت کند، گرفتار گرایشات غلوآمیز خواهد شد. کمتر دیده شده است که در دوره حیات کسى نسبت الوهیت به او بدهند، اما، على (علیه السلام)، هدف چنین نسبت‌هایى قرار گرفت! (گرچه امام (علیه السلام) با آن به سختى برخورد کرد.)

از سوی دیگر، زندگى سیاسى و اجتماعى امیرالمومنین (علیه السلام)، الگویى در حد مدینه فاضله است. گاه در زندگانی آن حضرت، نمونه‏هایى از استقامت بر حکم خدا دیده مى‏شود، که به نظر مى‏رسد قابل پیروى براى دیگران نیست، چنان که خود امام (علیه السلام) در نامه‏اى به این نکته اشاره کرده‏اند.(۳)

یکی از مهمترین جلوه‏هاى زندگى امام، زهدى است که سر تا سر زندگى آن حضرت را پوشانده است، زاهدى که حاکم جامعه اسلامی است؛ همه چیز دارد و مى‏تواند داشته باشد، اما از همه آنها اعراض کرده است. گروهى نزد عمر بن عبد العزیز سخن از زهاد به میان آورده و درباره زاهدترین شخص پرس‏وجو مى‏کردند. بعضى از حاضرین، اشخاصی از جمله ابوذر و عمر را بر شمردند، اما عمر بن عبد العزیز گفت: “علی زاهدترین مردم است.”(۴)

امام (علیه السلام)، فقراء را در اطراف خویش جمع کرده و با آنها با مدارا و مهربانى برخورد مى‏کرد.(۵) گاه مى‏شد که در وقت نماز، تنها پیراهنش که خیس بود، بر تنش بود و با همان وضعیت، خطبه مى‏خواند.(۶) زمانى که یکى از یاران، دید که آن حضرت غذاى بسیار ساده‏اى دارد، به او گفت: “آیا در عراق که بهترین طعامها در آن است چنین مى‏کنى؟…”(۷)

اسود بن قیس مى‏گوید: امام على (علیه السلام) در رحبه مسجد کوفه مردم را اطعام مى‏کرد، اما خود در خانه خود، غذا مى‏خورد. یکى از اصحاب، پیش خود گفت: “على در منزل خود، غذایى لذیذتر از طعامى که به مردم داده، مى‏خورد.” لذا غذا خوردن را رها کرده به دنبال او به راه افتاد. آن حضرت در منزل خادم را صدا زد و از او خواست تا براى آنها غذا بیاورد. خادم، گرده نانى همراه با ظرف دوغى آورده و نان را در آن ترید کرد؛ در حالى که در آن، سبوس گندم وجود داشت. آن مرد به امام (علیه السلام) عرض کرد: “اگر مى‏فرمودید تا آرد بى‏سبوس برایتان بیاورند، بهتر بود.” امام (علیه السلام) در حالى که مى‏گریست فرمود: “به خدا سوگند هرگز ندیدم که در خانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نان بدون سبوس باشد.”(۸)

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
اوصاف غدير در آيات

معناى این سخن، آن نبود که خوردن این چیزها نادرست است؛ بلکه براى آن حضرت، تابعیت محض از رسول خدا (صلّى الله علیه و آله و سلم) از هر جهت اهمیت داشت.

بعد دیگر زندگى امام (علیه السلام)، برخورد با کارگزاران است که نمونه‏هایى فراوانى از آن را در متون تاریخى مى‏شناسیم. آن حضرت از هر جهت مراقب کارگزارانش بوده و در همان مدت کوتاه حکومت، نامه‏هاى متعددى از آن حضرت مانده است که کارگزاران را توبیخ کرده است.(۹)

آری! سیره امام امیرالمومنین (علیه السلام)، زندگى انسانی کامل و نمونه واقعى یک انسان الهى است. به همین دلیل، این زندگى، براى کسانى که مى‏خواهند پای‌بند باشند، الگوى بسیار بالایى است؛ آن گونه که همیشه باید از آن درس گرفت و هنوز براى رسیدن به آن، راهى طولانى باقى مانده است.

«برگرفته از کتاب “حیات فکری و سیاسی امامان شیعه”، تالیف: “حجه الاسلام رسول جعفریان”»


پایگاه اسلامی شیعی رشد
پاورقی‌ها:
۱- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لعلی (علیه السلام):” یهلک فیک رجلان، محبّ مفرط و مبغض مفرّط” (المعیار و الموازنه، صفحه ۳۲) این حدیث از احادیثى است که مکرر در مصادر آمده و امام نیز مى‏فرماید: “یهلک فىّ رجلان، محب مفرط … و مبغض مفرط.” (نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷)
۲- به عنوان نمونه، می توان به عکس العمل معاویه در داستان ذیل اشاره نمود:

شهادت اميرالمومنين امام علی (عليه السلام) – او چگونه بود؟

۳- نهج البلاغه، نامه ۴۵
۴- المعیار و الموازنه، صفحه ۲۴۰
۵- المعیار و الموازنه، صفحه ۲۴۰
۶- المعیار و الموازنه، صفحه ۲۴۱
۷- المعیار و الموازنه، صفحه ۲۴۹
۸- انساب الاشراف، جلد ۲، صفحه ۱۸۷- الغارات، جلد ۱، صفحات  ۸۵، ۸۷، ۸۸

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.