حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Saturday, 20 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پ
پ

بسم الله الرّحمن الرّحیم

گریه ی بر سیّدالشّهداء یا کسب علوم اهل بیت علیهم السّلام و تفقّه در دین

این روزها در ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت سید الشهدا(ع)، از قول یکی از علما خوابی باین مضمون نقل می گردد:
شبی صحرای قیامت را در خواب دیدم که دری به بهشت دارد که علما و فقها و مراجع تقلید در صف طولانی ایستاده و حضرت صادق(ع) به حساب آن ها رسیده و به بهشت می فرستد و من دیدم که در انتهای صف هستم و تا نوبت به من برسد طول می کشد. نگاه کردم و دیدم در دیگری به بهشت باز است که آن را باب الحسین می گویند ولی آنجا کسی معطل نمی شود. با خود گفتم که از این در می روم. پس به سوی آن در آمدم. تا خواستم وارد شوم دربان گفت نمی شود. این در مخصوص اهل منبر و ذاکرین حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) است. شما که منبری نیستی. پس از خواب بیدار شدم و بنا گذاشتم که هر شب جمعه خودم برای بچه های خود روضه بخوانم.
(نقل از گنجینه ی دانشمندان،ج۹،ص۲۶۱)
در عمق و عظمت مصائبی که بر حسین بن علی(ع) و خاندان گرامیش وارد شده روایات بی شماری نقل گردیده و از کسانی که با ذکر این مصائب، خود می گریند و دیگران را نیز می گریانند، بسیار ستایش و تجلیل به عمل آمده است. از جمله:
امام صادق(ع) از حسین بن علی(ع) نقل فرمودند که: من کشته ی اشک ها هستم. مومنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه می گرید.(کامل الزیارات/ص۳۵۴)
امام صادق(ع) به ابو عماره فرمودند: در مرثیه ی حسین(ع) شعری برایم بخوان. ابوعماره می گوید برای آن حضرت شعر خواندم. پس آن حضرت گریست تا جایی که صدای گریه اهل منزل به گوشم رسید. حضرت به من فرمودند: ای ابو اماره کسی که در مصیبت حسین(ع) شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند، بهشت برای اوست. و کسی که در مرثیه حسین شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت برای اوست. کسی که در مصیبت حسین(ع) شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت برای اوست. کسی که در مرثیه حسین(ع) شعری بخواند و بیست نفر را بگریاند، بهشت برای اوست. کسی که در مصیبت حسین(ع) شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برای اوست. و کسی که در مصیبت حسین(ع) شعری بخواند و خودش بگرید، بهشت برای اوست. کسی که در مرثیه ی حسین(ع) شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برای اوست. و کسی که در مرثیه ی حسین(ع) شعری بخواند و خود را به گریه وادارد، بهشت برای اوست.(کامل الزیارات/باب ۳۳/ح۲)

امام صادق(ع) فرمودند: کسی که یادی از حضرت حسین بن علی(ع) نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خداست و حق تعالی به کمتر از بهشت برای او راضی نیست.(کامل الزیارات/باب ۳۲/ح۳)

امام صادق(ع) فرمودند: کسی که نام ما نزد او برده شود و از چشمانش اشک بیاید اگرچه به قدر بال پشه باشد، گناهانش آمرزیده می شود ولو به اندازه ی کف روی دریا باشد.
و از این نمونه احادیث معتبر، در منابع اصیل روایی ما کم نیست.
از طرف دیگر ما با احادیث بسیاری مواجه هستیم که در فضیلت «کسب علم دین» وارد گردیده و از اهمیت و ارزش علماء و دانشمندان علوم دینی و کسانی که معرفت خداوند و برگزیدگان او را در میان مردم ترویج می نمایند، پرده بر می دارد. به جاست به نمونه هایی از این روایات نیز توجه کنیم:

امام صادق(ع) فرمودند:
«طلب علم بر هر مسلمانی واجب است. بدانید که خدا طلب کنندگان علم را دوست دارد.» (کافی۱ /۳۰)
ابوحمزه از امام سجاد(ع) نقل کرده است که فرمود:
«اگر مردم می دانستند که در طلب علم چه فایده ای است، آن را هر چند با ریختن خون و فرو رفتن در امواج آب، طلب می کردند… .» (کافی۱ /۳۵)
امیرالمومنین علی(ع) فرمودند:
«هیچ عزّتی شریف تر از علم نیست.» (غررالحکم/۸۴۰)
امیرالمومنین(ع) فرمودند:
«… و علم بر دو گونه است. علم دین و علم بدن. حیات روح بوسیله ی علم دین، و حیات جسد، بواسطه ی علم بدن است. و بدان که دین، بر جسد شرافت دارد و نگهداری دین از نگهداری بدن لازم تر است… .» (الاثناعشریه/۴۱)
امام صادق(ع) و امام باقر(ع) فرمودند:
«اگر جوانی از جوانان شیعه که در در دینش تفقّه نمی کند نزد من بیاید، او را تأدیب خواهم نمود.» (بحار۱/ ۲۱۴)
امام صادق(ع) فرمودند:
«دلم می خواست که با تازیانه بر سر اصحابم زده می شد تا در دینشان تفقّه نمایند.»(کافی۱ /۳۱)
امام صادق(ع) فرمودند:
«در دین خدا تفقّه نمایید و همانند اعراب(افراد جاهل) نباشید. همانا هرکس در دین خداوند تفقّه نکند، در روز قیامت خداوند به او توجّه نخواهد فرمود و عملی از اعمالش مورد قبول قرار نخواهد گرفت.» (بحار/ج۱/ص۲۱۵/ح۱۸)
امام صادق(ع) فرمودند:
«یک رکعت نماز عالم از هفتاد هزار رکعت نمازی که عابد بجای می آورد بهتر است.» (بحار۲ /۱۹)
معاویه بن عمار می گوید از امام صادق(ع) پرسیدم: مردی که از شما روایت بسیاری نقل کند و میان مردم انتشار دهد و آن را در دل مردم و شیعیانتان استوار کند و شاید عابدی از شیعیان شما باشد که در روایت چون او نباشد، کدام یک بهترند؟!
فرمودند: آنکه احادیث ما را روایت کند و دل های شیعیانمان را استوار سازد، از هزار عابد بهتر است.(اصول کافی/ج۱/باب فضل علم/ح۹)
امام صادق(ع) فرمودند:
«هرگاه مؤمن فقیه بمیرد، شکافی در اسلام پدید می آید که هیچ چیز آن را نمی پوشاند.» (اصول کافی/ج۱/ ۳۸)
پیامبر خدا(ص) فرمود:
«هرگاه مؤمن بمیرد و برگه ای که در آن علمی هست از خود به جای گذارد، روز قیامت آن برگه میان او و آتش پرده ای خواهد بود و خداوند برای هر حرفی که روی آن نوشته شده، شهری که هفت برابر دنیاست به او خواهد داد… .» (بحار ۱/ ۱۹۵)

بعد از مطالعه و تعمّق در این دو گروه از روایت مذکور، ما به عنوان شیعه اثنی عشری، از یک سو با فضیلت گربه و ندبه و عزاداری بر حضرت سیدالشهدا(ع) و ذکر مصائب آن حضرت و اجر و پاداش عظیمی که برای آن درنظر گرفته شده است روبرو هستیم و از سوی دیگر با آن دسته از احادیثی که در ارزش و اهمیت علم آموزی و کسب معرفت وارد گردیده و علما و دانشمندان علوم دینی و کسانی که هدایت فکری و معنوی مردم را به عهده دارند را بر سایر مردم ترجیح داده و مزد و ثواب بی مانندی برایشان قائل گشته تا حدی که این امر را فریضه و واجب بر یکایک مسلمین بر می شمارد و افراد فاقد آنرا مردگان جاهلی می نامد.
حال اشکال اینجاست که خواب مذکور این نکته را القاء می کند که اگر کسی بخواهد به سعادت و رستگاری اخروی و بهشت جاودان، سریع تر دسترسی پیدا کند، هرگاه در صف علماء و دانشمندان علوم دینی و جویندگان فقه و معرفت قرار گیرد، علاوه بر آنکه با حساب و کتابی بس دقیق و ظریف روبرو خواهد بود، باید در صفی بسیار طولانی نیز ایستاده و مشقات فراوانی را تحمل نماید. حال آنکه اگر در صف ذاکرین و مرثیه خوانان و گریه کنندگان بر اباعبدالله الحسین(ع) بایستد، به سرعت و بی هیچ حساب و کتاب و رنج و مشقتی وارد بهشت خواهد شد. در نتیجه اقتضای زیرکی و کیاست و مصلحت اینست که افسار شتر تفقّه در دین و طلب معرفت را به گردنش افکنده و از طریقی سهل الوصول تر به سعادت ابدی یعنی بهشت دست یابیم.
آیا این نکته ایست که پیشوایان معصوم ما می خواستند به ما بفهمانند؟!
درصورتی که با مراجعه به سیره و راه و رسم زندگی آن بزرگواران به وضوح در می یابیم که هیچ یک از ایشان، این دو راه و روش را در مقابل هم قرار نداده و به عنوان دو مسیر متفاوت معرفی ننموده اند.
امام سجاد(ع) به عنوان یکی از شاهدان حاضر در واقعه کربلا، و کسی که تا پایان عمر مبارکش بر مظلومیت پدر بزرگوارشان و شهدای کربلا گریسته و دیگران را گریانده و توصیه به این امر نموده اند، خود دارای مکتب و مجلس تعلیم و تعلّم بوده و افراد را به طلب این معارف دستور می دادند.
و مگر نه آنکه بسیاری از روایات توصیه بر ذکر مصیبت امام حسین(ع) از امام صادق(ع) – همان پیشوای بزرگواری که هزاران فقیه و دانشمند علوم دینی را در محضر خود پرورش داده و شیعیان را به طلب معارف دین واداشته اند- به ما رسیده؟!
حال آنکه بنا به خواب مذکور، عاقلانه تر به نظر می رسید که آن حضرت کلاس درس و بحث را یکسره رها نموده، به جای آن صرفا مجالس روضه و سوگواری تشکیل داده و پیروان خود را تنها به نشستن در این محافل توصیه نمایند.
لذا نکته ی مهم و اساسی در معارف دینی ما، نیز همین است که این دو فضیلت بزرگ در تقابل با یکدیگر نبوده و از هم جدا نیستند.
لذا اگر ائمه ی اطهار(ع) ما را به برپایی و بزرگداشت عزای حسینی(ع) توصیه می نمایند و از اجر و پاداش بی حد و حصر مرثیه خوانی و گریاندن و گریستن بر‌ آن حضرت سخن به میان می آورند، قطعا قصد آن را ندارند که صف علمای دین را از صف ذاکران و مرثیه خوانان جدا نمایند. کما اینکه عملا نیز در طول تاریخ تشیّع مشاهده می نماییم که :
نوسینده ی کتاب ارزشمند «لهوف» -که شرح جامعی بر حوادث کربلا و قیام امام حسین(ع) می باشد- کسی نیست جز سید بن طاووس همان فقیه و دانشمند بزرگ علوم دینی.
نوسینده ی کتاب الارشاد، که در بخش مربوط به امام حسین(ع) وقایع عاشورا را با جزئیات نقل نموده، شیخ مفید، عالم مسّلم علوم دینی است.
همچنین نویسنده ی کتاب «خصائص الحسینیه»، عالم و مجتهد بزرگ دینی، شیخ جعفر شوشتری است.
و یا از علمای معاصر، شیخ عباس قمی را میتوان نام برد که مقتل های متعدد داشته و خود در منابر اقامه ی عزای حسینی(ع) می نموده است.
اصولا احادیث بزرگداشت و فضیلت عزای سالار شهیدان(ع) از طریق کتب این بزرگواران به ما رسیده است و آنها نه فقط به تعلیم و تعلّم معارف و اعتقادات و ترویج و تبلیغ دین اشتغال داشته اند، بلکه همزمان در محفل درس خود به اقامه ی عزا و سوگواری بر سیدالشهداء(ع) نیز می پرداخته اند و این دو امر را از یکدیگر جدا نمی دانستند که پرداختن به یکی از دیگری بازشان دارد.
مؤید این مطلب حکایتی است که در «منتهی الامال» نقل گردیده:
میرزا یحیی ابهری در عالم رویاء، علامه مجلسی(ره) را در صحن مطهر سیدالشهداء(ع) مشاهده نموده که در طرف پائین پا در طاق الصفا نشسته و مشغول تدریس می باشد. سپس سرگرم موعظه شد و چون خواست ذکر مصیبت را شروع نماید، کسی وارد شد و گفت حضرت صدیقه ی طاهره(س) می فرمایند مصائبی را ذکر نما که مشمتمل بر وداع فرزند شهیدم می باشد. مجلسی نیز مصیبت وداع را ذکر نموده و جمعیت زیادی درآنجا جمع شده و آنچنان گریه ای نمودند که مثل آنرا در عمرم ندیدم.(منتهی الامال/ص۴۵۷)
بعلاوه فراموش نکنیم که در متن همین روایات به لزوم توأم ساختن اعمال (اعم از زیارت و عزاداری بر امام حسین(ع)و غیره) با معرفت و شناخت کامل امام تأکید گردیده است. تا آنجا که «ابن قولویه قمی»، عالم بزرگ شیعه، بابهای ۵۴ و ۷۷ کتاب «کامل الزیارات» خود را به این دسته از احادیث اختصاص داده است.به عنوان نمونه از امام صادق(ع) روایت گردیده که:
کسی که به زیارت امام حسین(ع) برود و به حق آن حضرت عارف باشد، خداوند متعال گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد.(کامل الزیارات/باب۵۴/ح۱۳)
پس دیدیم که منظور از کسب علم و تفقّه در دین، معرفت امام می باشد و منظور از معرفت امام در این دسته از روایات آن است که جایگاه ائمه ی معصومین (ع) در نزد خداوند را شناخته و بدانند که آن بزرگواران از جانب پروردگار، به این مقام رسیده و اطاعتشان بر جمیع خلق واجب است. و بدون پذیرش ولایتشان نه تنها هیچ عملی پذیرفته نیست بلکه به سر رسانیدن ایام عمر، بدون معرفت امام، مساوی است با مرگ جاهلیت، چرا که پیامبر(ص) تصریح فرمودند که :
«من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه»
(اصول کافی/ج۲ /کتاب الحجه/باب کسی که بمیرد و پیشوایی از ائمه ی هدی نداشته باشد)
هرکه بمیرد و معرفت امام زمان خویش را کسب نکرده باشد به مرگ جاهلیت مرده است.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید :
«و من یؤت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا»(بقره/ ۲۶۹)
و به هرکه حکمت عطا شود، به او خیر کثیری عطا شده است.
امام صادق(ع) فرمودند که:
«حکمت، طاعت خداوند و معرفت امام است.» (تفسیر عیاشی/ج۱/ص۱۷۰)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«هرگاه خداوند خیری را برای بنده ی خود اراده نماید، او را در دین فقیه می نماید.» (بحار/ج۱/ص۲۱۵/ح۲۲)
امام صادق(ع) فرمودند:
«همانا حکمت عبارت است از معرفت و تفقّه در دین. پس هریک از شما در دین تفقّه کند، پس او حکیم است. و مرگ احدی از مؤمنین نزد ابلیس محبوب تر از مرگ فقیه نیست.» (بحار/ج۱/ص۲۱۵/ح۲۵)
لذا آموزه های دینی ما، بر این نکته ی مهم استوار است که کسب علم و تفقّه در دین و معرفت امام، پایه های اصلی دین به شمار می آید و به احدی از مسلمین اجازه ی ترک این فریضه داده نشده است و بر ماست که در کنار شرکت در مجالس عزاداری سالار شهیدان(ع) در کسب معرفت امام نیز کوشش و مجاهدت نماییم.

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
عزاداری سیدالشهدا سنت انبیا و امامان

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.