مناجات با امام زمان در شب قدر
قرآن به سر برای ظهورش دعا کنیم
قدری تاملی و سپس کربلا رویم
با روضه های خون خدا هم صفا کنیم
آمد شب قدر و ذکر مولا گیریم
امشب تو بیا که با تو احیا گیریم
یک شب سفر کرب وبلا همراهت
از دست خودت مهر و امضا گیریم
***
وقتی که مجیر خواندم و جوشن و قرآن بر سر
وقتی که زدم ناله و از اشک دو چشمم شد تر
یک خواسته از درگه تو فقط تمنّا کردم
یک نیم نگاهی و رسان صاحب ما را دیگر
***
سلام من به قرآن بر سر تو
سلام من به قبر مادر تو
اگر زائر شدی صحن نجف را
سلام من به بابا حیدر تو
اگر زائر شدی بین الحرم را
سلام من به جدّ اطهر تو
بگو از جانب من با حسینت
سلام من به خون پیکر تو
اگر رفتی کنار قبر عبّاس
سلام من به آن آب آور تو
شب احیا کند ناله سه ساله
پدر جان، کی بریده آن سر تو
اگر رفتی کنار قبر زینب
سلام من به آن چشم تر تو
به مشهد هم که رفتی یابن زهرا
بگو من هم بیایم در بر تو
خلاصه گویمت در بین سرداب
سلام من به سوز اطهر تو
شعر از :محمدمهدی عبدالهی
ثبت دیدگاه