مثل یک گل که جهان مست شمیمش شده است
مثل عطری که بشر غرق نسیمش شده است
مثل آن بَرد و سلامی که از آتش گُل ساخت
مثل آن پرتو موسی که کلیمش شده است
مثل روحی که دمید از دم عیسای مسیح
به دمی زنده، بسی عظم رمیمش شده است
مثل آن حکمت در سینه ی لقمان حکیم
که عطا از طرف رب حکیمش شده است
مثل یک غنچه که رو ئیده به گلزار علی
هدیه از جانب رحمان رحیمش شده است
هشتمین شمس ولایت به جهان آمده است
بهر زهرا و علی روح و روان آمده است
به چمن بلبل و گل خنده زنان آمده اند
مرغکان هم ز طرب جامه دران آمده اند
زآسمان تابه زمین آمد و شد، بسیار است
به زمین خیل ملک مشک فشان آمده اند
زندگان را عجبی نیست اگر سرمستند
چون جمادات هم اندر هیجان آمده اند
ابر رحمت به سر اهل زمین باریده است
همه الطاف نهانی به عیان آمده اند
هدیه ی دوست فراتر شده از کون و مکان
خوشدلی ها ز کران تا به کران آمده اند
این علی زاده ی موسی است که رخ وا کرده
این همه لطف و کرم بر همه افشا کرده
خانه ی نور ز نو شمس ضحا آورده
باز آئینه ای از جنس خدا آورده
تا ببخشد ز رخش نور به هر خورشیدی
شمس هفتم ز صدف بدر دجا آورده
او که خود لطف خدا بر سر مخلوقات است
باز از جانب حق لطف و عطا آورده
اندر آغوش پدر خنده زده لعل رضا
نور با نور چه حسنی به لقا آورده
تا بدانند خلائق که وصی پدر است
اولین دم به زبان حمد و ثنا آورده
شاه دین شمس شموس آمده در عالم خاک
در دردانه ی توس آمده در عالم خاک
شاعر : سید عباس موسوی
ثبت دیدگاه