حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

سه شنبه, ۲۸ فروردین , ۱۴۰۳ Tuesday, 16 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
ابوحمزه ثمالی را بشناسیم
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۶
پ
پ

[quote]

یکی از زیباترین، پرمعناترین و جامع ترین دعاهای ماه مبارک رمضان، دعایی است که ابوحمزه ی ثمالی از حضرت سیدالساجدین، زین العابدین حضرت سجاد علیه السلام نقل کرده است.

شیعیان به خواندن این دعا و دقت در معارف آن اهتمام دارند. در این نوشتار، سعی شده به طور مختصر راوی این دعای زیبا یعنی ابوحمزه ی ثمالی رحمه الله علیه معرفی شود.

باشد که قدر و منزلت این صحابی خاص امامان بر ما روشن شود:

[/quote]

نام اصلی این مرد بزرگ ثابت بن دینار و کنیه معروف او ابوحمزه ثمالی است. از فقها و زهاد بزرگ کوفه بوده است. چون خانه ‏اش در ميان خانه‏ هاى قبيله ثماله بود از اين جهت او را ثمالى گويند. تاریخ دقیق ولادت ایشان مشخص نیست اما قطعا ایشان دوران امامت حضرت امام زین العابدین و حضرت باقر و حضرت صادق علیهم السلام را درک کرده است. براساس تواریخ ایشان چند سال از امامت امام کاظم علیه السلام را نیز درک کرده اند اما گفته اند که به محضر ایشان نرسیده است.  تاریخ وفات این بزرگوار را هم بین سال 148 هجری قمری تا 158 گفته اند.[1]

ابوحمزه در کوفه زندگی می کرده اما دست‌کم سالی یک بار برای حج خانه خدا راه طولانی بین کوفه تا مکه و مدینه را با وسایل و شرایط سخت رفت و آمد آن زمان، پیاده یا با اسب و شتر طی می کرده است و در آن روزگار سخت و دشوار اختناق به دیدن امام زمانش می رفت.

روزگاری که شنیدن یک حدیث از امام سجاد علیه السلام شیعه را وادار می کرد تا مقداری میوه با خودش بردارد، اطراف خانه حضرت به عنوان میوه فروش حرکت کند و صدا بزند و امام سجاد علیه السلام به بهانه خرید میوه با این شیعه خودش ارتباط برقرار کند و ضمن خرید و فروش چند سوال فقهی و نکات معرفتی یا جنبه اخلاقی به او بیاموزد.

 شاید بتوان گفت که دعای ابوحمزه یکی از کمترین میراث‌های این مرد بزرگ برای عالم تشیع است. ایشان  بیش از ۳۰۰ حدیث معتبر از معصومین نقل کرده است و دانشمندان و رجالیون این فرد بزرگ را توثیق و تایید کرده‌اند و اعتبار و وثاقت او را صحه گذاشته اند.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل است که اگر کسی چهل حدیث به نسل آینده منتقل کند در روز قیامت فقیه شمرده می شود و امروزه در کتاب‌های ما ۳۰۰ حدیث از ابوحمزه به یادگار مانده است.

امام رضا علیه السلام فرمودند: ابوحمزه در زمان خود همچون سلمان فارسى بود. زيرا وى خدمتگزارى چهار تن از ما ائمه را نموده و آنها: على بن الحسين و محمد بن علی جعفربن محمد صادق و مدتى از عصر موسى بن جعفر علیهم السلام .[2]

یعنی چگونه سلمان در روزگار پیامبر و در کنار امیرمؤمنان یکی از برجسته‌ترین یاران و فاضل ترین و دانشور ترین اصحاب پیامبر به حساب می آمد، ابوحمزه هم در روزگار امامان خودش این گونه بوده است.

وقتی اصحاب حضرت رضا علیه السلام از ایشان درباره ابوحمزه سوال کردند، حضرت فرمودند: ابوحمزه لقمان امت بود.[3] چون لقمان ضرب المثل حکمت و دانش در قرآن معرفی شده است.

از این مرد کتاب های ارزنده‌ای باقی مانده که متاسفانه امروز آن کتاب ها به دست ما نرسیده، چون روزگار دست تطاول و تعدی به سوی همه میراث شیعیان برده و بسیاری آثار ارزشمند از بین رفته است.

یکی از این کتابهای ارزشمند، تفسیر قرآن ابوحمزه بوده که تا چهار قرن بعد از او، یعنی دوران ابن شهر آشوب مازندرانی موجود بوده و مفسرین مهم شیعه و بلکه مفسرین اهل سنت از کتاب تفسیر او استفاده می کردند.

امروزه بعد از دوازده قرن یکی از محققان با تلاش بسیار توانسته از لابلای کتابها، بخشی از تفسیر ابوحمزه را به دست آورده و به نام تفسیر قرآن ابو حمزه به طبع رسانده است .[4]

شاید این کتاب تفسیر در حوزه تفسیر مهمتر از دعای ابوحمزه در حوزه دعاست.

از امام سجاد علیه السلام  یک رساله جاودانی به نام رساله  الحقوق باقیمانده که نه فقط دانشمندان شیعه بلکه دانشمندان غیر مسلمان را نیز به اعجاب واداشته است. ابعاد گوناگون این رساله در جهت اخلاقی و رفتاری و قانونی و حقوق بی نظیر است و بى‏ گمان رساله حقوقيه امام سجاد عليه السلام را مى‏ توان قديمى‏ترين و جامع‏ترين مجموعه حقوقى اسلامى دانست.

این رساله واقعاً جالب است و چه نیکوست که حقوقی که امام سجاد در این رساله بیان کرده‌اند، بخوانیم و به عنوان برنامه زندگی قرار دهیم، مگر ما نمی‌خواهیم شیعه امام سجاد باشیم راهش این است که به آنچه ایشان به عنوان درس زندگی برای ما باقی گذاشته اند، عمل کنیم. در آن رساله امام سجاد علیه السلام در باب وظایف اعضای بدن نکته های جالب فرموده‌اند،  حق چشم بر ما، حق دست بر ما، حق زبان بر ما و …….

این میراث ارزنده به برکت زحمات و جانفشانی های ابوحمزه ثمالی امروز به دست ما رسیده است.

امروز شیعه باید به داشتن راویان حدیث چون ابوحمزه ثمالی افتخار کند. افسوس که این برادران اهل سنت به دلیل آن تعصبات خاصی که داشتند و به خصوص دانشمندان پیشینه آنها در عین این که از احادیثی که ابوحمزه ثمالی به یادگار گذاشته استفاده کرده‌اند اما بسیاری اوقات از روی تعصب درباره ایشان از آن جاده حق و انصاف دور شده‌اند و افرادی همچون ابوهریره را بر ابوحمزه ترجیح داده‌اند .

بیش از ده مفسر مهم اهل سنت از تفسیر ابوحمزه ثمالی در کتاب‌های تفسیر خودشان استفاده کرده‌اند و بسیاری از دانشمندان عامه از ایشان نقل حدیث کرده اند.

رمز موفقیت ابوحمزه ثمالی چه بوده است ؟

ابوحمزه با امام زمان خودش و با حجت خدا ارتباط داشت، آنچنان ارتباطی که یک روز در همان ایام حج به مدینه آمده بود و به زیارت بقیع رفته بود. شخصی سراغش آمد و گفت: امام زمانت، تو را می طلبد. آن روزگار، دوران امامت امام صادق علیه السلام بود. ابوحمزه به شتاب خدمت حضرت صادق علیه السلام رفت. حضرت او را اکرام کردند و به او گفتند بنشین من در کنار تو احساس آرامش و آسودگی می کنم.[5]  چقدر لذت بخش است که انسان طوری سلوک کند که حجت خدا بگوید در کنار تو احساس آرامش می کنم. آیا ما هم با امام زمانمان یک چنین رابطه ای داریم.

این گونه نیست که اگر امام زمان غایب هستند غیبتشان روحانی باشد. جسم مقدس امام زمان علیه السلام از ما پنهان است. امام صادق علیه السلام قسم خورده اند که امام زمان به مجالس شیعیان می‌آید، پا بر فرش آنان می گذارد در بازارهای آنان خرید و فروش می کند. او را می بینند ولی نمی شناسند. پس هر آن احتمال بدهیم که ما در منظر امام زمان علیه السلام هستیم، هر آن احتمال بدهید که نگاه ناقابل ما به جمال حضرت افتاده باشد اما ایشان را نشناخته باشیم.

یک داستان آموزنده از زندگی ابوحمزه :

ابو حمزه‏ ثمالى رحمة اللَّه عليه نقل کرده كه يك بار دست پسرم شكست. پس او را به نزد يحيى ابن عبد اللَّه شكسته بند بردم.(علی الظاهر این شخص از دشمنان اهل بیت بوده است) پس به آن شكستگی نگاه كرد و گفت اين را شكستگى بسيار سوئى مى‏بينم. پس به غرفه بالا خانه رفت كه دستمالى و يراق شكسته بستن را بياورد. پس در همان ساعت دعاى حضرت علىّ بن الحسين زين العابدين عليه السّلام بيادم آمد كه به من آموخته بود. پس دست پسر خود را گرفتم و اين دعا را خواندم و دست خود را بر آن موضع شكسته ماليدم. پس آن شكسته درست شد و به امر خداى تعالى دست او صحّت يافت. پس چون يحيى از آن بالا خانه فرود آمد و اثر شكستگى را در دست پسر من نديد. گفت آن دست ديگر را بده به من تا ببينم پس چون ديد كه آن نيز درست است، گفت: سبحان اللَّه آيا اندك زمانى پيش از اين اين دست شكسته نبود پس چه شد؟! اين از سحر شما اى گروه شيعيان عجیب نيست! پس گفتم كه: مادر تو براى تو نوحه كند. اين سحر نيست بلكه به بركت دعائى است كه آن را از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام شنيده بودم و آن را بر اين شكسته خواندم. پس يحيى شكسته بند گفت كه به من اين دعا را تعليم نماى. گفتم: حاشا بعد از آنكه از تو اين سخن را شنيدم به تو اين دعا را و نه حرفى از آن را تعليم نمى‏كنم. تو قابل آن نيستى كه به تو اين دعا را بياموزم.

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
فضائل ماه مبارک رمضان - شب بیست و چهارم

 این داستان و این دعای ارزشمند در کتاب شریف مهج الدعوات آمده است [6]. عبارات ابتدایی دعا چنین است :

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

‏ يَاحَيُّ قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ مَعَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ حِينَ لَا حَيَّ يَا حَيُّ يَبْقَى وَ يَفْنَى كُلُّ حَيٍّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا حَيُّ يَا كَرِيمُ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى يَا قائِمٌ عَلى‏ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَت‏…

ابوحمزه و اولین ملاقات او با امام سجاد علیه السلام

ابو حمزه‏ می گوید: در مسجد کوفه بودم که دیدم شخصی مشغول عبادت است. هرگز لهجه ای خوشايند‏تر از لهجه آن شخص نشنيده بودم. نزديك رفتم كه‏ بشنوم آنچه می گوید. چنین مناجات مى‏ کرد:

إلهي ان كان قد عصيتك فإنّى قد اطعتك في احبّ الاشياء إليك الاقرار بوحدانيّتك منّا منك علىّ لا منّا منّى عليك.

يعنى: خداوندا! اگر چه معصيت تو بسيار كرده ‏ام و ليكن اطاعت تو كرده ‏ام در محبوب‏ترين چيزها نزد تو كه آن اقرار به يگانگى تو است، و در اين اقرار مرا منّتى نيست بر تو، بلكه تراست منّت بر من كه هدايت كرده ‏اى مرا به مذهب حق.

چون از دعا فارغ شد، من همراه او رفتم. غلام سياهى مراقب مرکب ایشان بود. از غلام پرسيدم كه اين مرد كيست؟ گفت: او حضرت علىّ بن الحسين عليه السلام است.  ابو حمزه گفت كه چون اين را شنيدم بر قدم مبارك آن حضرت افتادم و مى‏ بوسيدم. حضرت به دست مبارك، سر مرا برگرفتند و فرمودند: كه چنين مكن؛ سجده مخصوص خداوند عالميان است. پرسيدم: چه باعث شد اى فرزند رسول خدا كه شما به اين شهر تشريف آورديد؟ حضرت فرمود: نماز در مسجد كوفه….. بعد از آن فرمود كه مى‏ خواهى كه با من زيارت جدّم علىّ بن ابى طالب به جا آورى؟ گفتم: بلى. پس من در ركاب آن حضرت مى‏رفتم و آن حضرت احاديث از جهت من نقل مى‏ فرمودند و سخن مى‏گفتند تا آنكه رسيديم به زمين سفيدى كه نور از آن مى ‏تافت. آن حضرت از شتر به زير آمدند و دو طرف روى مبارك خود را بر آن زمين گذاشتند و فرمودند كه يا اباحمزه! اين قبر جدّم علىّ بن ابى طالب است. بعد از آن زيارت فرمودند به زيارتى كه اوّلش اينست:

السّلام على اسم اللَّه الرّضى و نور وجهه المضى‏ء

بعد از آن وداع فرمودند و به جانب مدينه روانه شدند و من به طرف كوفه برگشتم.[7]

لذا ابوحمزه از آن افرادی بود که در جوانی به دلالت مولایش امام زین العابدین علیه السلام به زیارت قبر امیرمومنان سلام الله علیه مشرف شد. می دانید که وقتی فرق مبارک امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام را به ضربت ناجوانمردانه شکافتند، ایشان به فرزندانش وصیت کرد که مبادا مرا در جای مشخصی دفن کنید، چون دشمنان من از بدن من هم دست نخواهند کشید،  لذا امام مجتبی علیه السلام یک صورت تابوت درست کردند و تابوت را بر اسبی گذاشتند و با چند مرد به ظاهر به سمت مدینه فرستادند.

در کوفه نیز ۴۰ صورت قبر به ظاهر آماده کردند که دشمن نتواند به قبر ایشان دست پیدا کند .در عین حال شبانه فرزندان حضرت علی علیه السلام  و یاران خاص ایشان،  آن بدن مقدس را در نجف که قریه کوچکی نزدیک کوفه بود به خاک سپردند و مزار امیر مومنان تا زمان امام صادق علیه‌السلام مخفی بود و جز بعضی از خواص اصحاب دیگران از آن آگاهی نداشتند.

ابوحمزه از نخستین خاصان از اصحاب ائمه بود که همراه حضرت سجاد علیه السلام به زیارت قبر امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام مشرف شد.

یک ویژگی مهم ابوحمزه ثمالی:

ابوحمزه در دوران زندگیش هشتاد استاد دیده بود،  علاوه بر چهار امام بزرگوار که از محضر ایشان کسب علم کرده بود،  از ۸۰ نفر از دوستان و صاحبان دانش و از ارادتمندان آستان اهل بیت کسب علم کرده بود.

ابوحمزه سالی یک بار به سفر حج می رفت تا به محضر امام زمان خودش نائل شود و استفاده علمی کند. ائمه ما برای دانش الهی بسیار اهمیت قائل بودند و به نااهل نمی دادند. اگر در باب تفسیر قرآن لااقل در حد کتاب تفسیری که امروزه از ابو حمزه ثمالی به جا مانده، امامان به او درس تفسیر آموخته اند، بدانیم که او این قابلیت را داشته است.

ابوحمزه ۲۴۰ شاگرد تربیت کرده که اسامی آنها در تاریخ درج شده است. پس ما هم شایسته است که در اوقات عمر مان دقایقی را برای تعلیم و تربیت تعلق بدهیم، فقط خمس به مال نیست باید انسان خمس عمرش را  هم بدهد و خمس عمر را باید در راه تربیت دیگران، جوانان و نوجوانان صرف کرد بیایید. به دمی یا قلمی یا قدمی یا درمی .

سه فرزند ابوحمزه به نام های حمزه، منصور و نوح در رکاب زید بن علی بن الحسین رادمرد بزرگواری که در برابر فشار و ستم و ظلم حکومت بنی مروان ایستاد و به شهادت رسید، به مقام شهادت نائل شدند.

ابوحمزه جزء کسانی بودکه سخت در انتظار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود. او  قریب صد سال قبل از ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه از دنیا رفته است اما از این بزرگوار روایات جالبی درباره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیده است که به عنوا نمونه به یک روایت اشاره می کنم :

ابوحمزه در محضر امام صادق نشسته بود. حضرت صادق به ابوحمزه رو کردند و فرمودند: ابوحمزه آیا جز این است که کسی که در راه خدا کشته شده و جان سپرده است، شهید محسوب می شود؟ ابوحمزه گفت: بله  تصور من این است که شهید کسی است که در میدان جنگ خونش به زمین ریخته باشد. حضرت فرمودند: اما مطلب بالاتر از این حرفهاست. آنچه گفتی درست است اما بدان هر کس که به خدا ایمان بیاورد و به کتاب خدا و رسالت پیامبر و امامت ما مومن باشد و انتظار ظهور مهدی ما را بکشد او در نزد خدا شهید محسوب است بلکه همچون کسی است که در رکاب مهدی ما به شهادت رسیده باشد بلکه بالاتر همچون کسی که در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جان خود را به خدای خود تقدیم کرده باشد.[8]

انشالله بتوانیم راه و روش این مرد بزرگ را سرمشق خود قرار داده و در مسیر خدمتگزاری امام زمانمان قدم برداریم.

برگرفته از سخنرانی جناب آقای دکتر تاجری نسب

در شبهای ماه مبارک رمضان – سال 1388


[1] مقدمه تفسیر القرآن ابوحمزه ، تالیف عبدالرزاق حرزالدین

[2] مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، ص: 229

[3] اختیار معرفه الرجال ، ج2، ص 458، ح357

[4] عبدالرزاق حرز الدین این کتاب را جمع آوری کرده است و به نام تفسیر القرآن الکریم به طبع رسانده است.

[5] اختیار معرفه الرجال ، ج1، ص 141،ح 61

[6] مهج الدعوات و منهج العبادات، دعاهای منقول از حضرت سجاد علیه السلام، ص: 166

[7] فرحه الغري، ابن طاووس، ترجمه علامه مجلسی ،  ص: 76

[8] تاویل الایات الظاهره، ج2، ح21،ص665ش

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.