حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Saturday, 20 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پ
پ

« بسمه تعالی »

تهمت تجری به گناه در اعتقاد شیعیان

  • برخی ادعا می کنند که بخشی از اعتقادات شیعیان در اهمیت ولایت و محبت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام باعث می شود که شیعه در ارتکاب خطا و گناه جرأت مند شود و به این دلیل مضامین احادیث در باب فضیلت و اهمیت محبت و ولایت حضرت علی علیه السلام را نمی پذیرند. این افراد مدعی می شوند که شیعیان، دوستی حضرت علی علیه‌السلام را مجوزی برای ارتکاب به انواع گناهان می‌‌دانند.

در این مقاله این ادعای نادرست را بررسی خواهیم کرد و در ادامه ثابت خواهیم کرد که این شیعیان نیستند که به پیروان خود جرأت گناه را داده‌اند بلکه اتفاقا  اهل تسنن  معتقدند که اصحاب پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم تنها به دلیل هم جواری و هم زمان بودن با ایشان از هر گونه گناه مبرا هستند و آنان را اهل بهشت می‌دانند، هر چند که در عمر خود معاصی مرتکب شده باشند:

الف بخاری می نویسد افرادی که یک بار پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم  را دیده باشند و یا یک حدیث از آن نبی گرامی صلی الله و علیه و آله و سلم شنیده باشند صحابی هستند و جامع همه‌ی فضائل و کمالات‌اند . هیچ کس حق ندارد جز ستایش و تمجید در مورد آنان سخنی بگوید بلکه صحابه متصف به عدالت مطلق‌اند . [1]

ب- ابن حجرعسقلانی در کتابی “الاصابه” می‌نویسد: اهل تسنن اعتقاد دارند که همه‌ی اصحاب عادل‌اند و هیچ کس مخالف این مطلب نیست مگر گروه اندکی از اهل بدعت .[2] براین اساس عدالت صحابه صرفاً به دلیل هم جواری و هم زمانی با پیامبراکرم صلی الله و علیه و آله و سلم است!! این اعتقاد بدون توجه به اعمال و رفتار اصحاب، هرگونه عیب و گناه را در آنان می‌پوشاند و پاک کننده‌ی همه‌ی جرائم و انحرافات عملی آن‌ها است. در نتیجه صحابه هر خلافی را مرتکب شوند، سرانجام اهل نجات‌اند و همین نکته باعث تجری به گناه عده‌ای از صحابه شد. کسانی که چنین نظری دارند ناگزیر باید بپذیرند که:

اولاً: اولین مدعی و مدافع عدالت صحابه، رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم بوده‌اند. به بیان دیگر اجازه‌ی تجری به گناه توسط خود پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم به اصحاب داده شده است ! مسلم است چنین مطلبی مورد قبول هیچ مسلمانی نیست زیرا مخالف با قرآن و سنت نبوی است.

ثانیاً: مسلمانانی که کورکورانه و بدون آگاهی و بصیرت، بعضی از اصحاب را سرمشق و الگوی دینی خود قرار می‌دهند جرأت و جسارت ارتکاب به هر گناهی را پیدا می‌کنند.

یک سوال مهم:  آیا اصحاب بطور مطلق عادل بودند ؟

بخاری می‌گوید ابن عباس از پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم نقل می کند که فرمودند : «در روز قیامت پابرهنه و عریان محشور می‌شوید و گروهی از اصحاب من از جانب چپ اخذ می‌شوند . من می‌گویم اصحابم ، و خداوند به من می‌گوید ، آن‌ها بعد از تو همواره به ارتداد متمایل بودند و من همانند عبد صالح می‌گویم مادامی که در میان شما بودم بر آنان گواه بودم»[3]

در منابع اهل تسنن روایات مشابه بسیاری موجود است که بیان‌گر ارتداد بعضی از صحابه بعد از پیامبراند . از سوی دیگر براساس قرآن هرکس مرتد شود واز دین برگردد و در این حال بمیرد در زمره‌ی کافران محشور می‌شود اعمال چنین کسانی در دنیا و آخرت حبط و باطل می‌گردد و آنان اهل جهنم‌اند و در آن جاودان معذب خواهند بود.[4]

با توجه به این روایت مشخص می‌شود هر شخصی صرفاً به لحاظ همنشینی با پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم نه تنها عاری از تمام گناهان نیست بلکه ممکن است جاودانه در آتش باشد .

مسلم است که خداوند و رسول گرامی‌اش صلی الله و علیه و آله و سلم  تنها دستور به پیروی از کسانی می‌دهند که از هرگونه رجس و پلیدی پاک باشند. اگر شیعه نجات از آتش و عاقبت به خیری را در پیروی از امامانش می‌داند به دلیل عصمتی است که خداوند آن را به این بزرگواران عطا فرموده و فرمان اطاعت از آنان را داده است. لذا هرکس به این معصومین اقتدا کند بر صراط مستقیم الاهی قرار خواهد گرفت و نتیجه‌ی این تأسی دوری از گناهان خواهد بود ، زیرا ائمه علیهم السلام نه تنها خود از گناه دورند بلکه پیروان خود را نیز به پرهیز از معاصی توصیه می‌کنند .

آیا از صحابه‌ای که بعضاً آلوده به معاصی بوده و از حق دورند باید پیروی شود و یا از امامان پاک و معصوم از هر گناه که پیروان خود را به راه حق هدایت می‌کنند؟ قرآن چه زیبا و چه روشن این موضوع مهم را بیان کرده است:

«أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ» [5]

آیا آن که خلق را به راه حق هدایت و رهبری می‌کند سزاوارتر به پیروی است یا آن که نمی‌کند ، مگر آن که خود هدایت شود پس شما را چه شده ، چگونه چنین قضاوت می کنید ؟

 پس آیا شیعیان سزاوار چنین اشکالی هستند و یا پیروان صحابه‌ای که مرتکب گناهانی بزرگ شده‌‌اند.

متأسفانه بسیاری از اهل تسنن چشم بر روی حقیقت بسته‌اند و همه‌ی اصحاب را عادل و درست‌کار می‌دانند ، همان گونه که ابن حجرعسقلانی ، عالم بزرگ سنی ، در مقدمه ی ” الاصابه ” پس از نقل اخبار فوق ، در کمال تعصب و ناباوری می‌گوید اهل سنت به عدالت صحابه اجماع کرده‌اند !

آیا این تجری به گناه نیست، در حالی که با توجه به مدارک خود اهل تسنن بسیاری از اصحاب آلوده به انواع و اقسام معاصی و گناهان بودند و تا آخر عمر نیز بر این حال باقی ماندند؟  قرآن  چنین می‌گوید :

«وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» [6]

حق را نپوشانید تا حقیقت را پنهان سازید و حال آنکه می‌دانید.

آیا موضوع توبه، موجب جرأتمندی به گناه می شود؟

اگر محبت امیرالمؤمنین علیه السلام تجری ایجاد می کند ـ به این معنا که بخشی از گناهان فرد را می‌پوشاند، توبه به طریق اولی تجری ایجاد می کند . البته این بار خداوند خود باعث تجری به گناه بندگان شده است ، زیرا خداوند در قرآن فرموده است :

قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ [7]

بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته‏ايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را مى‏بخشد، كه او آمرزگار مهربان است‏.

ظاهر تمام آیات ناظر به مشرکان مکه در بازگشت و توبه ، نشان می دهد که خدای متعال  هرگناهی را هر قدر بزرگ باشد با توبه می بخشد.

  • اتفاقا شیعیان چنین ادعایی ندارند.
پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
دوباره پنجره ها

هرگز چنین نیست که گناهان در کنار محبت ائمه ی اطهار علیهم السلام دیده نشوند و فرد به خاطر آنان عذاب نشود . هیچ روایتی نمی گوید با محبت به ائمه علیهم السلام  قطعاً عقوبتی برای کسی نخواهد بود.

مسلم است که شیعه همواره به دو ثقل قرآن و اهل بیت چنگ می‌زند. براین اساس اگر قرار بود برای شیعیان گناه و مجازاتی در کار نباشد، پس مخاطب فرمایشات قرآن در توصیه به تقوی چه کسانی هستند؟!

به موارد زیر توجه کنید:

تقوی وصیت خداوند به نبی آدم در تمام کتب آسمانی است[8] ، مورد مدح و ثنای خداوند [9]، سبب حفظ و نگهداری بنده از کید شیطان [10]، یاری و تأیید خداوند در تمام امور[11] ، رستگاری و رزق حلال [12] ، پاکی عمل بنده از نقص و عیب [13] ، آمرزش گناهان[14] ، سبب محبت خداوند [15] ، پذیرش اعمال [16]، اکرام و اعزاز بندگان [17]، افاضه‌ی نور علم و معرفت [18] ، بشارت ملائکه هنگام مرگ [19] ، خلاصی از عذاب [20] ، …

در همه‌ی این آیات تأکید بر رعایت تقوی و ورع و آثار نیکوی حاصل از آن شده است . پس چگونه ممکن است قرآن به ترک محرمات سفارشی کند و در عوض شیعیان معتقد باشند که به دلیل توسل به  ائمه علیهم السلام ، به انواع گناهان تجری بجویند ؟!

نه هرگز چنین نیست شیعه معتقد به پیروی از دستورات قرآن است و وظیفه‌ی خود می‌داند که بر ترک محرمات و انجام واجبات ، یعنی تقوی ، بکوشد . هم چنین شیعه ، از مخاطبین امامان معصوم علیهم السلام ، درارتباط با دوری از مناهی است . اگر قرار بود دوستی ائمه علیهم السلام ، شیعه را از هرگونه عذابی محافظت نماید ، پس چگونه در روایات به دوری از گناهان تأکید شده است؟ اصلاً چگونه امکان دارد که ائمه علیهم السلام که خود پاک و معصوم هستند و از گناه‌کاران برائت می‌جویند چنین جرأت و جسارتی را به پیروان خود داده باشند و به آنان فرمان پرهیز و دوری از معاصی را نداده باشند؟ این تهمت و دروغی آشکارا به شیعیان است.

«هذا إِفْكٌ مُبين»[21]

«این دروغ و تهمتی است آشکار»

به موارد زیر توجه کنید:

ورع ، اول و وسط و آخر دین و سبب تقرب به خدا [22]، مثل ورع مثل کشتی است که نجات از گرداب است [23] ، تقوی شرط حصول منفعت از تحمل سختی در عبادت و بندگی [24]، کلید راستی در دین و استقامت بنده،  طریق مبین، ذخیره‌ی قیامت و آزادی از هر کردار زشت و رستگاری از هر تباهی و گمراهی و سبب روا شدن حاجات و نجات گریزنده ازعقاب و عطای بسیار است.[25]

 ضمانت خداوند برای برگرداندن ناخوشی به خوشی و رساندن رزق از جائی که بنده گمان ندارد[26]

در جای دیگر آمده است : اگر آن قدر نماز بخوانید که همانند کمان‌ها خمیده شوید و آن قدر روزه بدارید که چون زه کمان‌ها (لاغروتکیده) گردید شما را سودی نمی بخشد (خداوند از شما نمی‌پذیرد) مگر با ورعی که میان شما و گناه فاصله اندازد[27]نتیجه‌ی همه‌ی این روایات آن است که ” دوستی حضرت علی علیه السلام بر زبان نیست بلکه در پیروی از اوامر اوست و با مخالفت طریق او نتیجه‌ای ندارد “.

ائمه علیهم السلام حتی به صورت جزیی به اثرات سوء گناهان اشاره کرده‌اند تا پیروان خود را برحذردارند :

ربا دین را از بین می برد[28]، دروغ مانع چشیدن طعم ایمان است [29]، …

بنابراین شیعه اعتقاد دارد هرگناهی ولو اندک ، انسان را مشمول عذاب الهی می‌کند ( مگر آنکه خداوند او را بیامرزد و یا به اذن الهی مورد شفاعت قرار گیرد) ، بلکه معتقداست برخی گناهان ممکن است حتی دین انسان را از بین ببرد .

به عبارت دیگرهیچ ضمانتی برای ثبوت محبت یا ایمان فرد [30] تا آخر عمر وجود ندارد ، در نتیجه محبت امیرالمؤمنین علیه السلام هرگز تجری به گناه ایجاد نمی‌کند . شیعیان همواره نگرانند که به واسطه‌ی گناه ، خداوند آنان را به حال خویش واگذارد و نعمت عظیم ایمان یعنی محبت و ولایت ائمه علیهم السلام را از آنان بگیرد . جالب اینکه انبیاء و اولیاء الهی از این موضوع می‌ترسیدند . آنان

از خدا می‌خواستند و التماس می‌کردند که با ایمان از دنیا بروند . برخی ادعیه شاهد این مدعا است :

« الهی لاتکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً »

خدایا من را به حال خودم وا مگذار.

نکته‌ی مهم آن است که شیعه معتقد است که در صورت ایمان پایدار ، عاقبت به خیر می شود و سرانجام در بهشت جای خواهد گرفت اما ممکن است این عاقبت ِ خیر درپی بهایی سنگین وسالیان متوالی عذاب باشد . البته ممکن است خداوند شخص گناه‌کار دارای ولایت را در عوالم قبل از قیامت عذاب کند . این عذاب ها ممکن است صورت‌های مختلفی داشته باشند از جمله : ابتلاء به سختی‌ها ، مصائب و امراض روحی و جسمی و آزار‌های دنیوی ، سختی سکرات موت ، عذاب درعالم برزخ ، طول کشیدن محشر و …

  • نتیجه :
  1. اعتقاد به عدالت صحابه به طور مطلق ، به اهل تسنن جرأت داده تا هر گناهی را مجاز بشمارند زیرا این پیشوایان برخلاف امامان شیعه معصوم نبودند بلکه بسیاری از آنان مرتکب گناهان و خطاهای بسیار بزرگی شده‌اند . بنابراین چگونه می‌توانند پیروان خود را از گناه و معاصی باز دارند ؟
  2. شیعه براساس آموزه‌های قرآنی و پیروی از امامان خود ، که دارای مقام عصمت و پاک بودن از هر گناه و لغزشی هستند ، هیچ گاه تجری و جسارت به گناه نمی‌کند ، زیرا این اولیای الاهی همواره به پیروان خود توصیه و سفارش اکید به پرهیز از گناهان و معاصی و امربه حفظ تقوی و ورع کرده‌اند .

[1]–  بخاری ، ج 5 ، ص 2

[2] – الاصابه فی تمییز الصحابه ، ابن حجرعسقلانی ، ج1 ، ص 9

4- صحیح بخاری ، باب ما جاء فی الرقائق ، ج 8 ، ص 136

[4]– سوره بقره ، آیه 217

[5]– سوره‌ی یونس، آیه‌ی 35

[6]– سوره‌ی بقره، آیه‌ی 42

[7] سوره ی زمر، آیه ی 53

[8]– سوره نساء، آیه 131

[9]– سوره آل عمران، آیه183

[10]– سوره آل عمران، آیه76

[11]– سوره نحل، آیه128

[12]– سوره طلاق، آیه2

[13]– سوره احزاب، آیه71

[14]-سوره احزاب، آبه72

[15]-سوره  آل عمران، آیه70

[16]– سوره مائده، آیه30

[17]– سوره حجرات، آیه13

[18]– سوره انفال، آیه72

[19]– سوره یونس، آیه64و65

[20]– سوره مریم، آیه73

[21]-سوره نور، آیه12

[22]-ارشاد القلوب دیلمی، باب45، ص335

[23]– اصول کافی،ج9،باب الورع،ص76،ح3

[24]-همان مصدر و باب،ح1

[25]– نهج البلاغه

[26]– سفینه البحار،260،ص678

[27]-بحار الانوار،ج74،ص87،ح1؛ عده الداعی، ص140

[28]– وسائل الشیعه،ج18، ص119

[29]– اصول کافی،ج2،ص340

[30]– به استثنای معصومین علیهم السلام

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.