در ظل شما نقطهی پر نور که کم نسیت
با لطف شما گوشهی معمور که کم نیست
اندر حرم توست که شب پر شده از نور
بیرون ز حریمت شب دیجور که کم نیست
هرچند زیاد است غم و غصه به عالم
با مهر شما سرخوش مسرور که کم نیست
شیرینی مهرت به دل هر که چشاندند
در جان وی از یاد شما شور که کم نیست
از لطف تو بگرفته سلیمان فر و جاهش
از اوج کرم گرد شما مور که کم نیست
بس کور شفا دادی و یک عده ندیدند
درسینهی این قوم دل کور که کم نیست
با تکیه به تو فخر به عالم بفروشیم
با عشق شما مفلس مغرور که کم نیست
ما تشنه لب خاک در باب جوادیم
با اینکه شفا یافته از دور که کم نیست
آلودهام اما تو مرانم ز در خویش
بر خوان شما وصله ی ناجور که کم نیست
ما اهل عذابیم شما اهل شفاعت
از یمن شما مذنب مغفور که کم نیست
“سامان” کرم اوست که مدحش بسرایی
در پای رضا شاعر مشهور که کم نیست،
ثبت دیدگاه