زین داغ، مرتضی به بهشت برین گداخت زین درد، مجتبی به ریاض جنان گریست
گریه بر سید الشهداء یا جشن و سرور در عاشورا؟
میگویند:
چرا برای امام حسین علیه السّلام گریه و عزاداری می کنید؟!! شهادت، برای ایشان خیر محض و نائل شدن به کمال بوده است. به جای عزاداری باید برای ایشان جشن گرفت و شادی کرد.!!!!!
در پاسخ میگوئیم:
همواره عواطف انسانی در رویارویی با ظلم و جنایت وحقکشی به درد میآید و انسانها به صورت فطری با دیدن و شنیدن مصائب وسختیهای دیگران دردمند میگردند. تنها سنگدلانِ بیعاطفه در برابر ظلم و بیعدالتی سکوت اختیار میکنند و ناراحت و پریشان نمیشوند.
حوادث کربلا به قدری جانسوز و تکان دهنده است که هر شنوندهای را متأثر میکند. مصیبت امام حسین علیه السّلام و یارانشان در کربلا از بزرگترین مصائب است و با همهی مصیبتها تفاوت دارد؛ بهگونهای که امام حسن علیه السّلام خطاب به برادرشان فرمودند:
«لا یوم کیومک یا اباعبدالله»
«هیچروزی مثل روزِ(شهادتِ) شما نیست، ای اباعبدالله»[1]
جاییکه ظلم و حقکشی دربارهی یک انسان معمولی، دیگران را اندوهناک میسازد، چگونه میتوان در برابر جنایت و جسارت در حقِ بهترینهای عالم و عزیزترین انسانها نزد خدا و پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم بیتابی نکرد!
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، مزد رسالتش را تنها و تنها دوستی و محبت خاندانش قرار داد[2] و نامردمان با کشتن دردانهی رسول، چه خوب مزد پیامبرشان را دادند!
گرچه امام حسین علیه السّلام و یارانشان با شهادت، به دیدار خدا و بهشت پرنعمت نایل شدند و کسی در سعادتمند شدن ایشان شکی ندارد، اما اشکال کنندگان فراموش کردهاند که وظیفهی ما در این میان، چیز دیگری است. ما به پیروی از معصومین علیهم السلام و بزرگان دین، در مصیبت عاشورا عزاداری میکنیم و از ظلمی که بر خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام وارد آمده، برائت میجوییم و در اندوه آنان غمناکایم.
حادثهی عاشورا، مصیبتی است که پیامبران گذشته قرنها و سالها قبل از واقعه، بر آن گریسته و اندوهناک شدهاند.
آدم ابوالبشر علی نبینا و آله و علیه السّلام در روی آوردن و توسّل به پروردگارش، وقتی به نام مبارک امام حسین علیه السّلام رسید، محزون شد. ماجرا را پرسید و چون جبرئیل واقعهی کربلا را توصیف کرد، او بر این مصیبت گریست.[3]
حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السّلام نیز در ماجرای طور آن هنگام که از مصائب عاشورا مطلع شد، بر مظلومیت امام حسین علیه السّلام گریست.[4]
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم از بدو ولادت امام حسین علیه السّلام، بارها و بارها بر پیشانی و زیر گلو و لبها و دندانهای نوهی عزیزش بوسه زد و بر مصیبت او گریست.[5]
بعد از وقوع عاشورا، امامان معصوم ماعلیه السّلام همگی بر این مصیبت عزاداری و ماتمسرایی کرده و هر ساله و هر روزه در عزای امام حسین علیه السّلام گریستهاند.
امام سجاد علیه السّلام، نظارهگر آن روزهای غم، تا چشمان مبارکش بر آب میافتاد، میگریست و میفرمود: چگونه بیاشامم، در حالیکه پسر پیامبر را تشنه کشتند؟
گریستن حضرت زین العابدین علیه السّلام بر این مصیبت را پایانی نبود، تا آنجا که از ایشان پرسیدند: آیا وقت آن نرسیده که گریهی شما بر امام حسین علیه السّلام تمام شود؟ پاسخ دادند: وای بر شما! یعقوب نبی دوازده پسر داشت و یکی از آنها از او پنهان شد. آنقدر گریست تا چشمانش از گریه، نابینا و کمر مبارکش خم شد؛ در حالیکه پسرش در دنیا زنده بود. اما من در یک روز، پدر و برادر و عمو و هفده نفر از خاندانم را با بدنهای مجروح و سرهای جدا از تن، روی زمین تفتیده مشاهده کردم. چگونه حزنم تمام شود و اشکم پایان پذیرد؟[6]
دیگر ائمه نیز بر این واقعه عزاداری کردهاند تا جایی که امام زمان (عج) خطاب به جد بزرگوارشان میفرمایند: «اگر روزگار، حضور مرا به تأخیر انداخت و تقدیر الاهی مرا از یاری شما بازداشت، در عوض هر صبح و شام بهجای اشک، در مصیبت شما خون گریه میکنم.»[7]
زنان بنی هاشم پس از مصیبت عاشورا، به نشانه ی عزا، جامه ی سیاه و سخت بر تن کردند و روزهای زیادی را به سوگ نشستند .[8] ما شیعیان نیز به تبعیت از پیشوایانمان در عزای سید شهیدان ، لباس سیاه بر تن می کنیم و در ایام حزن اهل بیت عصمت، اندوهناک و غمگینیم.
سیاه پوشی سنت دیرینه ای است به نشانه ی عزا و ماتم . به گزارش تاریخ، پیامبر اکرم در عزای عموی بزرگوارشان حضرت حمزه سیاه بر تن کردند، اسماء بنت عمیس پس از شهادت جعفر بن ابی طالب سیاه پوشید[9] و حسنین علیهما السَّلام در سوگ امیرالمؤمنین جامه ی سیاه بر تن کردند.[10]
حتی در روزگار امام صادق علیه السّلام- با آن که بنی عباس فرصت طلب به اسم طرفداری از خاندان پیامبر و با تمسک ریاکارانه به برخی شعائر شیعه، لباس سیاه می پوشیدند- باز هم شیعیان به گونه ای متفاوت از آنان به عنوان اقامه ی عزا سیاه بر تن می کردند. لذا آن چه در برخی روایات به عنوان کراهت پوشیدن لباس سیاه آمده عموماٌ مربوط به زمان بنی عباس و نهی از تشبّه به آنان است .
پس عزاداری،سیاه پوشی و دیگر نشانه های تعظیم شعائر درعزای سالار شهیدان سیره ی مستمر شیعه بوده و هست و روایات نیز در ثواب گریستن بر مصیبت عاشورا تأکید فراوان کرده و پاداش عظیمی برای عزادار امام حسین علیه السّلام مقرر فرمودهاند.[11]
بنابراین در مبنای بندگی خدا باید از امر الاهی اطاعت کرد و از حجت خدا تبعیت نمود. پیشوایان ما از سعادتمند شدن اصحاب کربلا خبر داشتند، اما هیچگاه بر این واقعه شادی نکردند و جشن نگرفتند.آنان همواره از ظلم و جنایت و جسارت بر خاندان عصمت علیهم السّلام، ناراحت و در مصیبت جانکاه آنان گریان بودند و بهراستی اگر قرار باشد بر این مصیبت عظيم گریه نکنیم، برکدام غم بايد گريست؟!
[1] بحار الانوار، ج45، ص218«لا یوم کیومک یا اباعبدالله»
[2] شوری،23
[3] بحار الانوار، ج44، ص245، ح44
[4] بحار الانوار، ج44، ص308
[5]بحار الانوار، ج44، ص261
[6] بحار الانوار، ج46، ص108
[7] بحار الانوار، ج98، ص320
[8] بحار الانوار، ج45، ص188
[9] مسند احمد – الإمام احمد بن حنبل – ج 6 – ص 438
[10] شرح نهج البلاغة – ابن أبي الحديد – ج 16 – ص 22
[11] بحار الانوار، ج44، ص289
ثبت دیدگاه