|
||
|
![]() |
|
تنها 12 روز… به عيد الله الأكبر باقي است چهارشنبه ششم ذيالحجّة سال 10 هجري قمري، 15 اسفند ماه سال دهم هجري شمسي، ششم مارس سال 632 ميلادي دومين روز اقامت پيامبر صليالله عليه و آله در مكّه قبل از عزيمت به عرفات است. اميرالمؤمنين عليه السلام نيز به مكّه آمده و از اعمال طواف و نماز و سعي فارغ شدهاند. بعد از ديدار پيامبر صليالله عليه و آله، اميرمؤمنان عليه السلام نزد سربازان و همراهان خود بر ميگردند تا آنان را براي رسيدن به مكّه فرماندهي كنند. آن حضرت در سفر خود به يمن مأموريت داشتند تا بخشي از جِزية مسيحيان نجران را، در قالب يك هزار دست لباس، از ايشان تحويل بگيرند و همراه بياورند. اميرمؤمنان عليه السلام هنگامي كه براي ديدار با پيامبر خدا صلي الله عليه و آله، لشكرِ خويش را در نزديكيِ مكّه گذاشته، خود به نزد پيامبر ميشتابند، آن لباسها را به جانشين موقت خود ميسپارند؛ اما در بازگشت، متوجّه ميشوند كه لباسها در ميان سربازان تقسيم شده و آنها را به عنوان لباس احرام برتن كردهاند! اين عمل بر عليّ مرتضي عليه السلام سخت گران ميآيد و جانشين را مورد بازخواست قرار ميدهند كه: چرا چنين كرده است؟ وي ميگويد: سپاهيان اصرار كردند تا من اين لباسها را به امانت بديشان بسپارم و پس از انجام حج بازپس گيرم. اما حضرت امير عليه السلام كه اختياري اينگونه براي آن مرد در بيت المال مسلمين قائل نيست، همة لباسها را از سربازان باز پس ميگيرد و در مكّه تحويل پيامبر ميدهد. عدالت و امانت علوي، همراهان حضرتش را خوش نميآيد. لذا به پيشگاه پيامبر شرفياب ميشوند و شكوه ميآغازند. پيامبر رنجيده از كردار و گفتار آنان، يكي از ياران خود را ميطلبند و از او ميخواهند كه در ميان اين گروه شكوهگر بپاخيزد و پيام حضرتش را چنين ابلاغ كند: «از بدگويي درباره علي دست بداريد و زبان در كامگيريد! او در اجراي دستور خداوند، بيپرواست و در كار ديندارياش سستي روا نميدارد.»1 ——————————————————————————– 1. مدارك علماي شيعه: بحارالانوار/21/ص385، ارشاد شيخ مفيد و برخي مدارك مربوط به اهل سنّت: مسند احمد/3/ص68، مستدرك الصحيحين/3/ص134، تاريخ طبري، استيعاب |
صفحه اصلی » گروه » بيست و سه روز با غدير
ثبت دیدگاه