|
||
|
||
تنها 14 روز… به برترين عيد الهي باقي است دوشنبه چهارم ذيالحجّة سال دهم هجري قمري، 13 اسفند سال دهم هجري شمسي، چهارم مارس 632 ميلادي امروز، كاروان پيامبر صليالله عليه و آله به “مَرُّالظَّهْران” رسيد و تا شب، در آن جا توقّف كرد. آن گاه كاروانيان شبانه به سوي “سَرِف” حركت كردند و به جايي رسيدند كه منزل بعد از آن مكّه معظَّمه بود. فِراق مدينه با يار به دهمين روزِ خود رسيده است و مسجد زيباي نبوي، ده شبانهروز است كه بيفروغ مانده؛ نه پيامبري… نه علي و فاطمهاي… نه حسن و حسيني… سالها پيش، پيامبر اسلام صليالله عليه و آله، با ورود به مدينه، شروع به ساختن مسجدي كردند، كه قبر شريف آن حضرت اينك در همين مسجد قرار دارد. قسمت شمالي مسجد، محلّ عبادت و صُفّههاي جنوبي آن، آسايشگاه مهاجراني بود كه از مكّه با رسول خدا صليالله عليه و آله كوچ كرده بودند و در مدينه منزلي نداشتند يا محلّ خوابِ انصار فقير و بيبضاعت بود. آري، مسجد رسول خدا در مدينه استراحتگاه چهارصد فقير و بينوا بود كه هر يك از آنها از طريقِ كسب و كار يا با كمك از بيتالمال مسلمانان و غنايم جنگي به تدريج، سرمايهاي به دست ميآوردند و منزلي ميگرفتند. در كنار اين مسجد، خانههاي جمعي از مهاجران و انصار قرار داشت كه برخي از ايشان براي افتخار، از خانههاي خود روزنهها و درهايي به خانة خدا باز كرده بودند… جبرئيل نازل شد و چنين پيام آورد: درهاي اين خانهها به مسجد، همگي بسته شود؛ جز در خانة علي عليه السلام. جماعتي به اعتراض سخناني گفتند. اين سخنان به گوش پيامبر صليالله عليه و آله رسيد. پس فرمودند: «اي مردم! بدانيد كه من فرمان يافتهام جز در خانة علي، در خانة همة مهاجران و انصار را به مسجد ببندم. شنيدهام كه برخي از شما سخناني گفتهايد! به خدا سوگند من از خود نه دري را بستم و نه دري را گشودم؛ بلكه اين فرماني از سوي خداوند است كه بايد پيروي كنم.»1 ——————————————————————————– 1. مدارك علماي شيعه: بحارالانوار/1/صص20و23 و برخي از مدارك اهل سنّت: صحيح ترمذي/2/ص301، مستدرك الصحيحين/3/صص116 و 125 |
صفحه اصلی » گروه » بيست و سه روز با غدير
ثبت دیدگاه