در خرابات جهان نور خدا می بینم
به دل عالمیان شور خدا می بینم
نور حق گشته هویدا به سرای خاکی
عرشیان مُحدِق این نور خدا می بینم
باز از حور و ملک ارض وسما لبریز است
همه را یکسره مأمورخدا می بینم
سفرۀ بزم الهی همه جا گسترده است
خلق را یکسره بر سور خدا می بینم
جذبه اش ابر و گل و بلبل و باران را برد
همه جا نعمت موفور خدا می بینم
احمد از شادی دل خنده به لب آورده
حیدر و فاطمه مسرور خدا می بینم
سبط اکبر به جهان آمده و خنده ی شوق
به رخ مرد سلحشور خدا می بینم
رحمتی تازه جهان را ز خدا اعطا شد
اهل دنیا همه مغفور خدا می بینم
پور زهرا و علی سبط نبی آیه ی عشق
جسم و جانش همه منظور خدا می بینم
حال (سامان) همه شادی و سرور است کنون
در خرابات جهان نور خدا می بینم
شاعر : سید عباس موسوى
ثبت دیدگاه