«قهرمان کربلا»
🔸برادر که او را محرم راز و امین خود میدانست، مسئولیت را به ایشان سپرد تا زمانی که حال جسمی علیبنالحسین (ع) بهتر شود.
🔸زینب در کنار حسین بود تا قیام برادر را به ثمر رساند، امام امر به صبرش کردند؛ پذیرفت و فرمود: “ستجدني صابرا” که اگر اشاره ولایی امام نبود…
در همه حال کنار برادر بود و شریک مصائبش…
آنگاه در مقام رضا، بدن بیسر عزیز برادرش را به درگاه الهی عرضه کرد و فرمود: قربانی ما را قبول کن.
🔸مردانه ایستاد برای دفاع از حقانیت امام زمانش، همچو مادرش، در حالیکه شربت تلخ صبر را جرعهجرعه در جانش فرومیریخت.
🔸سینهاش را سپر کرد تا پناهگاه زنان و دختران عترت و تسلای علیبنالحسین باشد.
🔸در اوج عزت با شمشیر کلام، دشمن را چنان مفتضح کرد که خود اذعان داشت، گویا ما اسیر این خاندان بوديم.
ثبت دیدگاه