مدح امیرالمومنین علیه السلام

هر دلی را لطف حق خواهد خریداری کند
می کند کاری که از خصم تو بیزاری کند

چونکه پاکش کرد از اغیار و دلش آماده شد
با محبت سینه اش را همچو، گلزاری کند

حب تو اکسیر اعظم، حب تو راه نجات
عاقل این حب را به دل باید نگهداری کند

هر ملک گردد مقرب، هر بشر گردد رسول
باید اول بر غلامی تو اقراری کند

در مقاماتت عوالم جمله حیران گشته‌اند
جز تحیر کس نشد در نزد تو کاری کند

از مقام عرشی و از ملک تو در آسمان
نیست ممکن بر کسی تا پرده برداری کند

جبرئیل اول کند تطهیر اندر سلسبیل
بعد از آن نام علی را روی لب جاری کند

نیست ممکن وصف تو تنها ز تو دم می زنیم
زخم جانها را ز نامت باز مرهم می زنیم

🍃🌹🌸🌹🍃

نیست ممکن وصف تو ما دم زنیم از نام تو
سورمه‌ی چشمم شود ای کاش خاک گام تو

گام تو هر جا رسد خورشید و ماه آید پدید
بی سبب نبود که باشند آسمان ها رام تو

رام تو افلاک و انجم تحت فرمانت ملک
چرخ عالم محورش شد متکی بر بام تو

قبله شد مایل به سویت کعبه شد دیوانه‌ات
جامه از هم می درد وقتی ببیند مام تو

آمدی دنیا و نامت را خدا تعیین نمود
شد علی نام تو یعنی شد خدا همنام تو

اندر آغوش نبی خواندی برایش مومنون
سینه اش آرام شد از صوت جان آرام تو

خانه زاد حقی و حق دائما همراه توست
حق طلب تنها بیاید در پی اَقدام تو

هرکه جز راه علی پیموده راهی شد به نار
لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار

🍃🌹🌸🌹🍃

لا فتی الا علی غیر از علی سردار نیست
کاروان راه حق را جز علی سالار نیست

از در خیبر چو پرسیدیم با ما فاش گفت
در جهان آفرینش جز علی کرار نیست

روز خندق ضربه‌ای زد مصطفی با شوق گفت
طاعت جن و بشر هم وزن این یک کار نیست*۱

خوابگاه مصطفی گفت و احد تکرار کرد
همچو حیدر هیچکس سر تا به پا ایثار نیست*۲

گر دل ناقابلم را مرتضی دلبر شده
جز عطای بی نظیر حضرت دادار نیست

ما که حیران و حقیر و بندگان حیدریم
مصطفی و دخترش را جز علی دلدار نیست

جان احمد کفو زهرا دست و چشم و گوش حق
هیچکس اوصاف او همچون علی بسیار نیست

کل خلقت را ز شأن مرتضی ادراک نیست
قطره روی جبینش را بها! افلاک نیست

🍃🌹🌸🌹🍃

مرتضی وقتی که آمد مصطفی را یار شد
مرتضی وقتی که آمد مصطفی تکرار شد

گر به دستش درب خیبر کنده استبعاد نیست
مرتضی قبل از ولادت فالق دیوار شد

مرتضی شد تالی قرآن در آغوش نبی
یعنی از روز نخستین با نبی همکار شد

مرتضی از کودکی شد ساکن بیت رسول
حیدر اول سرپرستش احمد مختار شد

سید و ختم رسولان پرورید او را به جان
مرتضی با این مربی سیدالابرار شد

مظهر عدل خدا، میزان حق، راه نجات
مرتضی یعسوب دین، حُبَّش نجات از نار شد

مظهر لطف خدا شد دست مظلومان گرفت
شیر غران پیمبر قاتل الکفار شد

من چه گویم واژه ها از وصف حیدر عاجزند
عاقلان از درک محبوب پیمبر عاجزند

🍃🌹🌸🌹🍃

بردن نام علی مجنون و مستم می کند
می کُشد از اشتیاق و باز هستم می کند

من موحد گر شدم معبود من رب علی است
چشم عین اللهی‌اش یکتا پرستم می کند

بردن نام علی ذکر خدای واحد است
مرتضی وافی به پیمان الستم می کند

جبرئیل از وصف حیدر چونکه خواهد دم زند
گوید اوج مرتضی چون خاک پستم می کند

صالح ایمانیان و وارث پیغمبران
روز محشر مهر او چالاک و چستم می کند

شیر غران نبی شمشیر بران خدا
در پناهش تا روم او بی شکستم می کند

راه واضح، نجم لائح رهبر ناصح علیست
با علی پیوستن از حق بی گسستم می کند

هستی سامان فدای خاک پای نوکرت
من گدایم از گدایان گدای قنبرت