مجموعه نوای فاطمی به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها انتظار/ جمعه 23 اسفند ۱۳۹۲ فدک؛ فریادی فراتر از میراث دعای سحر با صدای فرهمند دانلود کلیپ تصویری ابوالفضل ای علمدار رشیدم مقتل و روضه: اصابت سنگ و تیر به مسلم بن عقیل و شباهت های مسلم بن عقیل با حضرت سید الشهدا (علیه السلام) روشن مثل خورشید … پاسخی محکم
مجموعه شعر بخش دوم چشم به راهيم ما همه بگشاي در! نشسته به راهيم ما همه در انتظار موكب ماهيم ما همه پشت صداي ما همه، از غم خميده است بي تو بدون پشت و پناهيم ما همه رفتي و سرنوشت زمين را گره زدي با اين شبي كه هيچ نخواهيم ما همه بعد […]
مجموعه شعر بخش اول اي رنگ و بو گرفته، گل از رنگ و بوي تو وي خضر خورده آب بقا از سبوي تو سلطان پيكرم كه بود ديده هاي من باشد گداي سرمه كش خاك كوي تو هر گه سكوت ديده شكست از نواي اشک كردم به خلوت دل خود آرزوي تو شبنم […]
خواهد آمد در گریبانش سحر، زان سوی شبها خواهد آمد آن فروغ عدل، آن قدّیس، تنها خواهد آمد مهدی موعود ما، آن«قائم آل محمّد» پاسدار پرچم «فَتحاً مبینا» خواهد آمد از دل دریای ظلمت، ناخدای کشتی حق یاور درماندگان، خورشید رخشا خواهد آمد تکسوار دادگستر، آن که از شوق طلوعش گل بجوشد از شکاف سنگ […]
در تماشاي خدا پرده هاي آسمان وا مي شوند روشناييها هويدا مي شوند يك نفر مي آيد از سمت خدا رودها پيوسته دريا مي شوند يك نفر مي آيد اینك كوه ها بر سلامش از كمر تا مي شوند در كنارش تا تماشاي خدا […]
بر بال نور امشب حديث عشق خود را فاش مي گويم تا آسمان پولك نشان چشمك زنان بر قدسيان باراني از عطر شقايق ها بريزد. مي گويم امشب نيمه شعبان يك تكه از انوار يزدان، يك گوشه از عرش الاهي، فرش زمين را مهبط نور خدا كرد. از شاديش خنديد شبنم، ياس سپيد باغ ما، […]
امام منتظر كي شود يا رب، امام منتظر مهدي بيايد آن ولي اللهِ غايب ازنظر، مهدي بيايد در دل ما آروزيش، بر لب ما گفتگويش چشم محرومان بسويش، كي ز در مهدي بيايد ديگر اي دست دعا بر گير دامان اجابت تا زمان گيرد شتاب و زودتر مهدي […]
دلتنگ به یقین دلتنگی؛ و سراسر مشتاق؛ که بیایی روزی…. خواهی آمد آخر، صبح یک آدینه، بعد یک شام دراز. خواهی آمد آخر، ای سراپا گرمی، بعد یک عصر یخی. و ظهورت زیباست، مثل آغاز بهار، بعد فصلی سوزان . چه کسی گفت جدایی از ما؟ ریشه اش قطع شود! چه کسی گفت نمی آیی […]
نیم نگاه روشن یک نیم نگاه بینداز ساکن آفتاب من یک نیم نگاه روشن یک خوشه لبخند یک شاخه دعا همینها کافی است تا از این عمیق تاریکی و تنهایی به روزنی از نور مهمان شوم…. دستی به سوی این قلب تپنده تنها ببر مثل همان روزهای شیدایی قلبم را میان انگشتانت بگیر و آرامم […]
می آیی می آیی و با آمدنت سرمای وجودمان را گرمایی دوباره خواهی بخشید بیا و با آمدنت هستی را با خورشید وجودت روشن کن بیا شب تیره و تار زندگی را صبح، سرگشتگی و بی پناهی را پناه، و زندگی را معنایی دو باره ببخش بیا و با آمدنت چشم بی فروغ ما را به […]
دوباره جمعه گذشت و قنوت گریان ماند دوباره جمعه گذشت و قنوت گریان ماند دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما پس ازنیامدنت گوشه ی خیابان ماند شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام و کوچه کوچه ی شهرم دوباره زندان ماند برای آمدنت چندسال […]