حدیث
سوگند به خدا امام شما سالیان درازی غایب می شود و چشم های مومنین در فراق او اشکباران است

جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Friday, 26 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1978 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 187×
پ
پ

یکی از موضوعات دینی در دنیای اسلام و بخصوص مکتب تشیع، موضوع گریه است که در آیات قرآن کریم و نیز در روایات و سیره معصومین ـ علیهم السلام ـ به آن بسیار توجه شده و یکی از عوامل موثر رشد و تعالی انسان و ابزار ارزنده تزکیه نفس و صفای قلب به شمار آمده است.
مصداق بارز گریه مثبت، گریه بر اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ است که در زمان همه انبیاء مطرح بوده است.
در قرآن کریم، اصل گریه به عنوان خصیصه لازم برای انسان شناخته شده و حالات مختلف انسان را که در اثر عوامل مختلف باعث گریه می شود، ذکر کرده است، برخی از آنها را پذیرفته و برخی از آنها را نفی میکند:
و اذا سمعوا ما نزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا امنا فاکتبنا مع الشاهدین(مائده، ۸۳)
و هر زمان آیاتی را که بر پیامبر نازل شده بشنوند، می بینی که چشمهای ایشان اشک می ریزد، به خاطر آنچه را که از حق دریافته اند. می گویند پروردگارا ایمان آوردیم، ما را در زمره شاهدان حق بنویس.

این آیه شریفه اشک چشم را نشانه شناخت و معرفت حق میداند. یعنی وقتی فردی متوجه حقیقتی بشود، آن چنان شوق در او ایجاد می گردد و عرفان آن حقیقت، غوغایی در درون او ایجاد می کند که نشانه بیرونی آن اشک چشم خواهد بود. پس، نشانه یک انسان سالم و طالب حق این است که وقتی حقایق نازل شده بر پیامبر را می شنود و به آن معرفت می یابد، عکس العمل نشان می دهد و اشک می ریزد، نه اینکه بی تفاوت باشد.
لیس علی اضعفاء و ال علی المرضی و لا علی الذین لایجدون ما ینفقون حرج اذا نصحوا لله و رسوله ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم. و لا علی الذین اذا ما اتوک لتحملهم قلت لااجد ما احملکم علیه تولوا و اعینهم تفیض من الدمع حزنا الا یجدوا ما ینفقون. (توبه، ۹۱و۹۲)
بر ضعیفان و مریضان و آنانی که چیزی برای انفاق ندارند، پروایی نیست اگر که خیراندیش باشند برای خدا و رسولش. و برای محسنین راه مواخذه نیست و خداوند آمرزنده و مهربان است. و نه بر آنانی که به سوی تو می آیند تا بر مرکب سوارشان کنی و می گویی امکان لازم را ندارم که شما را سوار کنم و آنان برمی گردند در حالی که دیدگانشان اشکبار است و اندوهگینند که چیزی برای انفاق ندارند.
وقتی پیامبر اعلام جهاد می فرمود و یا درخواست کمک مالی می نمود، کسانی که ضعیف یا مریض بودند و امکانات لازم جهت همکاری و همیاری آن حضرت را نداشتند، ناراحت می شدند و می گفتند: ای کاش ما هم می توانستیم آن حضرت را مدد کنیم. در آیه فوق ابتدا می فرماید که برای این عده اشکالی نیست، چون بر اینان تکلیف نیست و تکلیف به اقتضای امکانات است. اما کسانی بودند که توان جسمی برای جهاد داشتند اما مرکب و سلاح نداشتند، نزد پیامبر آمده از ایشان درخواست امکانات می نمودند و چون آن حضرت هم در اختیار نداشتند به آنها می فرمودند که من هم امکانات لازم را ندارم ولی عیبی ندارد شما برگردید و مکلف نیستید. آنان از اینکه نمی توانستند به پیامبر یاری دهند، متاثر گشته و اشک می ریختند. قرآن این گریه و اشک ریختن و این گونه عکس العمل داشتن را نشانه ای مثبت و واکنشی مفید از یک انسان سالم معرفی فرموده است.
حزن مومن از عدم توان لازم برای یاری پیامبر و گریه بر این حزن را از صفات ارزنده آن مومن به شمار آورده است. بنابراین، طبق آیات مذکور، حزن و گریه می تواند مثبت باشد.
در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان ـ علیه السلام ـ که خطاب به جد بزرگوارشان حضرت ابی عبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ است، فرموده اند:
فلئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور و لم اکن لمن حاربک محاربا و لمن نصب لک العداوه مناصبا فلأندبنک صباحا و مساء و لأبکین لک بدل الدموع دما حسره علیک و تاسفا علی ما دهاک و تلهفا حتی اموت بلوعه المصاب و غصه الاکتیاب
اقتضای زمان من نبود که بتوانم در کربلا باشم و شما را یاری کنم و امکان محاربه با آنها را که با تو محاربه داشتند، نداشتم، (یعنی در کربلا نبودم که ارادت و هم فکری و همراهی خود را نسبت به تو اعلام کنم) حال هر صبح و شام برای تو گریه می کنم، آنقدر می گریم که به جای اشک از چشم من خون بریزد.
در این قسمت از زیارت باید به دو نکته زیر توجه کرد:
یکی اینکه مصیبت بسیار دردناک و سنگین است که جا دارد به جای اشک از دیدگان خون جاری شود. دیگر اینکه اگر در کربلا نبودم و نتوانستم آنجا فداکاری کنم، حال می گریم. (*** جنگ تبوک)
و لقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذناهم بالبأساء و الضراء لعلهم یتضرعون. فلولا اذ جاءهم بأسنا تضرعوا ولکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطان ما کانوا یعملون. (انعام، ۴۲ و ۴۳)
همانا فرستادیم به سوی امت های قبل از تو، پس آن ها را با رنج و گرفتاری مواجه ساختیم، باشد که زاری کنند. چرا وقتی مجازات ما به آنها رسید، زاری ننمودند؛ لکن دلهای آنها قسی شد و شیطان آنچه را که آنها عمل می کردند در نظرشان زینت داد.
در این آیات، تضرع از عوامل موثر بازگشت به سوی خدا است. وقتی پیامبران هر امتی مبعوث و به تبلیغ آها مشغول می شدند، آنان که ناسپاسی کرده و پذیرش از حق نداشتند، به جهت کفران نعمت دچار رنج و مشقت و بلا می شدند؛ زیرا خدا می خواهد این انسانها گریه کنند و به تضرع درآیند و همین تضرع عامل بازگشت و آشتی با خداست و چه بسا از این طریق بیداری حاصل گردد. پس خداوند، مشکلات را نه از باب اذیت و انتقام جویی، بلکه برای توجه و تضرع قرار داده است. همانطور که اگر یک پزشک، به صورت بیماری سیلی می زند و او را وادار به گریه می کند، از باب لطف به اوست، چون حاذق است و راه بازگشت به سلامتی را در این می بیند نه اینکه از مشاهده گریه او لذت برده و یا سودی عایدش شود. پس چگونه است که وقتی دچار این مشکلات می شوند، زاری نمی کنند؟ به این دلیل که دل آنها قسی شده است و زشتی قساوت قلب تا آنجاست که خدا در قرآن می فرماید:
فویل للقاسیه قلوبهم من ذکر الله اولئک فی ضلال مبین. (زمر، ۲۲)
پس وای بر آن کسانی که دلهایشان از یاد خدا قسی شده و آنان در گمراهی آشکارند.
همانطور که اصل گریه در قرآن آمده و به عنوان عاملی مثبت و تکامل بخش معرفی شده است، در روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ نیز به همین مطلب اشاره می کند:
امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ می فرمایند:
والله لایزالون حتی لایدعوا لله محرما الا استحلوه و لاعقدا الا حلوه و حتی لایبقی بیت مدر و لا وبر الا دخله ظلمهم و نبا به سوء رعیهم و حتی یقوم الباکین یبکیان: باک یبکی لدینه و باک یبکی لدنیاه… (نهج البلاغه، خطبه ۹۸)
به خدا سوگند آنان همچنان به ستم می پردازند تا آنجا که حرامی را باقی نگذارند مگر آنکه آنرا حلال نمایند و تمام پیمانهای الهی را بشکنند و هیچ خانه و خیمه ای باقی نماند مگر آنکه ظلم آنها به آنجا راه یابد و زشتی و سوء تدبیر آنها مردم را از خانه های خویش فرار می دهد. تا آنجا که مردم دو دسته شوند و هر دو دسته بگریند: گروهی برای دینشان گریه کنند و گروهی برای دنیاشان…
در این خطبه سخن از ظلم بنی امیه است و امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ رفتار آنها را تذکر می دهند هنگامی که رنج و درد و غم، در اثر ظلم آنان عمومی و دامن گیر شده، حضرت عکس العمل گریه را امری طبیعی می دانند. اما دو نوع گریه، اگر چه در ظاهر هر دو گریه یکی است و در هر دو اشک از دیدگان جاری می شود، اما یکی برای دنیاست و دیگری برای دین. پشتوانه یکی از آنها تاثر و نگرانی نسبت به امور دنیوی است و پشتوانه و عامل شناختی آن دیگری، درد و رنج نسبت به امور دینی است که اولی، گریه منفی و دومی، گریه مثبت می باشد.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرمایند:
یا ایها الناس طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس و طوبی لمن لزم بیته و اکل قوته و اشتغل بطاعه ربه و بکی علی خطیئه فکان من نفسه فی شغل و الناس منه فی راحه. (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶)
ای مردم! خوشا به حال آن کس که اشتغال به عیوب خود او را از توجه به عیوب دیگران باز دارد و خوشا به حال آن کس که ملازم خانه خود گردد، از غذای خود بخورد و به اطاعت خدای خود مشغول شود، و بر خطاهای خود بگرید، او به خویشتن مشغول و انسانها از دست او راحت باشند.
پس، خوشا به حال آن کس که قبل از توجه به عیوب دیگران به شناخت عیوب خود پرداخته و درصدد زدودن آنها بر می آید. بنابراین، از عوامل موثر در خودسازی، گریه بر خطاهای خویشتن است و حضرت علی ـ علیه السلام ـ آن را در ردیف مشغول شدن به عیوب خود و طاعت خدا پرداختن دانسته اند.

پیشنهاد گروه فرهنگی امیدواران
فرارسیدن ماه محرم : شکست یا پیروزى؟

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.