سوال:
وقتی صحبت از ظلم و ستمی که به حضرت زهرا سلام الله علیها وارد شده، به میان می آید، برخی آگاهانه یا ناآگاهانه می پرسند:
مگر می شود؟ مگر حضرت على علیه السلام نبودند؟ چگونه جرأت كردند؟
حضرت علی عليهالسلام شجاعترين انسانها و فاتح بدر و حنين و خيبر بود، از غيرت او بعيد است كه كسي بيايد نسبت به همسرش جسارت كند و همسرش را مورد ضرب و شتم قرار بدهد و او هم دفاع نكند.
پس به این بهانه، متاسفانه آن چه در تاریخ از محنتها و مصیبتهای وارد شده بر حضرت زهرا سلام الله علیها نقل شده، نفی می کنند.
در پاسخ به این سوال می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- امیرالمومنین علیه السلام به دفاع از همسرشان اقدام کردند، اما چون به وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مامور به صبر بودند، اقدام خود را به پایان نرساندند.
سلیم بن قیس در کتاب خود در توصیف آن واقعه می نویسد:
فوثب علي عليهالسلام فأخذ بتلابيبه، ثم نتره فصرعه و وجأ أنفه و رقبته و هم بقتله، فذكر قول رسول الله صلياللهعليهواله و ما أوصاه به، فقال: «و الذي كرم محمدا بالنبوة! يا بن صهاك! لولا كتاب من الله سبق و عهد عهده إلي رسول الله صلياللهعليهواله لعلمت إنك لا تدخل بيتي».
علي عليهالسلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بيني و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد، ولي سخن پيامبر صلياللهعليهواله و وصيتي را كه به او كرده بود به ياد آورد و فرمود: «اي پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به نبوت گرامي داشت! اگر نبود مقدّري كه از طرف خداوند گذشته و عهدي كه رسول الله صلياللهعليهواله با من نموده است، ميدانستي كه تو نميتوانستي به خانه من داخل شوي».
كتاب سليم بن قيس، تحقيق محمد باقر الأنصاري، ص 150
2- هدف امیر المومنین علیه السلام حفظ اسلام بود.
أمير المؤمنين عليهالسلام به فكر اسلام بود و اسلام براي أمير المؤمنين عليهالسلام، از خودش و حضرت فاطمه زهراء سلاماللهعليها گراميتر است. ایشان در خطبه 74 نهج البلاغه ميفرمايد:
همانا ميدانيد كه من سزاوارتر از ديگران به خلافت هستم. سوگند به خدا! به آنچه انجام دادهايد گردن مينهم تا هنگامي كه اوضاع مسلمين رو بهراه باشد و از هم نپاشد و جز به من، به كس ديگري ستم نشود.
3- آگاهی امیر المومنین ع به اهداف دشمنان .
حضرت على (ع) مىدانستند آشوب و جنجال هدف مهاجمين است، تا در پرتو آن امر را مشتبه نموده و فرصت را براى معرّفى حق، از ایشان بگيرند. ایشان با صبر و بردبارى نقشه شوم مهاجمين را خنثى كرد و با فدا نمودن خود و همسرش، مسؤوليت بزرگ خود را براى حفظ دين ايفا و حجت را تا روز قيامت بر خلق تمام كرد.
4- شايد اگر در این جریان، حضرت على علیه السلام به پا مىخاست و با ضاربين و قاتلين فاطمه ، درگير مىشد، امروز تحريف گران تاريخ مىگفتند على براى گرفتن حكومت به نبرد پرداخت و در زد و خوردها و درگيريها فاطمه كشته شد و حضرت على علیه السلام قاتل فاطمه است.
اگر أمير المؤمنين عليهالسلام به دفاع برمی خواستند، قطعاً تعدادي ازاصحاب مانند سلمان و مقداد و ابوذر و عمار و غيره به حمایت بر می خاستند و از آن طرف هم تعدادي به یاری خليفه دوم آمده و چه بسا در اين درگيري ، حضرت فاطمه زهراء سلاماللهعليها و امام حسن عليهالسلام و امام حسين عليهالسلام و افرادی دیگر شته می شدند. در اين صورت، فردا همين مهاجمان اين قضيه را بر گردن أمير المؤمنين عليهالسلام ميانداختند و ميگفتند:
اگر علي عليهالسلام به خاطر خلافت دفاع نميكرد و اين قضيه پيش نميآمد، اينها كشته نميشدند.
اين چنين تحريفهايي متاسفانه در تاریخ سابقه دارد.
به طور مثال در قضيه عماریاسر که پيامبر اكرم صلياللهعليهواله فرموده بودند:
عمار را گروه ستمگر خواهند كشت؛ عمار آنها را به طرف خدا و بهشت دعوت ميكند و آنها عمار را به طرف آتش دعوت ميكنند.
صحيح البخاري ، محمد بن اسماعيل البخاري، ج 3، ص 207
صحيح مسلم ، مسلم بن حجاج النيشابوري، ج 8، ص 186
وقتي عمار در جنگ صفين كشته شد، عمرو بن حزم دست از جنگ برداشت و نزد عمرو بن عاص رفت و گفت: عمار كشته شد و رسول الله صلياللهعليهوسلم در مورد او فرمود: «عمار را گروه ستمگر خواهند كشت» و ما عمار را كشتيم. عمرو بن عاص هم ناراحت شد و دست از جنگ برداشت و نزد معاويه رفت و معاويه به او گفت: تو را چه شده است؟ عمرو بن عاص گفت: عمار كشته شده است. معاويه گفت: كشته شده كه شده، مگر چه شده است؟ عمرو بن عاص گفت: شنيدم كه رسول الله صلياللهعليهوسلم فرمود: «عمار را گروه ستمگر خواهند كشت» و چون ما او را كشتيم، پس ما گروه ستمگر هستيم. معاويه به او گفت: مثل اينكه در نجاست خودت غوطهور شدهاي! آيا ما عمار را كشتيم؟ عمار را علي و يارانش كشتند كه او را آوردند و بين نيزهها و شمشيرهاي ما قرار دادند.
السنن الكبري ، بيهقي، ج 8، ص 189
تاريخ مدينة دمشق إبن عساكر، ج 43، ص 431
الامامة و السياسه، إبن قتيبة الدينوري، ج 1، ص 110
وقتي خبر اين قضيه به أمير المؤمنين عليهالسلام رسيد كه معاويه اينچنين گفته است، فرمود: اگر ملاك اين باشد كه چون ما عمار را از خانهاش بيرون آوردهايم، پس ما قاتل او هستيم، پس قاتل حمزه هم پيامبر اكرم صلياللهعليهواله است؛ چون اگر پيامبر اكرم صلياللهعليهواله حمزه را از خانهاش بيرون نميآورد و به جنگ أحد نميآورد، كفار قريش هم او را نميكشتند.
فيض القدير شرح الجامع الصغير، مناوي، ج 6، ص 474
السيرة الحلبية،حلبي، ج 2، ص 264
ثبت دیدگاه