توسل به امام عصر علیه السلام / فایل صوتی ردیف نام دریافت فایل پخش آنلابن ۱ نمی دانم عزیز جان – مرحوم خبازیان سال:۱۳۶۶ هـ ش ۲ در انتظار صیحه . آقای سیّد محمّدعلی لواسانی سال:۱۳۸۸ هـ ش ۳ مرحوم حاج مصطفی خبّازیان ۳ سال:حدود اواخر دهه ی شصت شمسی توجه: جهت دریافت فایل بر […]
امير پرفروغ دشت انسانها… از كجا گويم برايت غصه را ؟! يا چه سان آرام سازم شعله را ؟!…. از نواي سوزناک قصه گو مرغ شب در جاي خود آرام شد. لحظه ها سرد و غريب در تن شب مي دويد موج، اما بي قرار
میوه درخت توحید گاهی برخی سؤال ها چنان ذهنمان را مشغول میکند که تا پاسخش را نیابیم، آرام نمیگیریم. پرسش هایی از این دست: چرا شیعه این قدر به امامت بها میدهد و آن را مهم جلوه میدهد؟ آیا اعتقاد به امام، آن هم امام غایب این قدر مهم است؟ اصلاً امامت در میان دیگر […]
تاریخ تولد بسم الله الرحمن الرحیم ﴿… وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً… ﴾ هجده ساله بودم و در اوج جوانی؛ آزمون سراسری موسوم به کنکور را هم داده بودم و در انتظار اعلام نتایج دقیقه شماری میکردم؛ پدرم به اقوام وعده داده بود که در صورت قبولیِ من، سورِ مفصّلی برپا کند. … بالاخره انتظار به پایان […]
بشارت به یاران حضرت مهدی علیه السلام امام رضا علیه السلام از اجداد بزرگوارشان نقل می کنند که امام حسین علیه السلام فرمودند: روزی به خدمت جدم رسول الله صلی الله علیه و آله رسیدم، اُبی بن کعب نیز آن جا بود. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در پاسخ به سؤالات او ضمن معرفی […]
سه آرزو اين داستان برگرفته از واقعه اي حقيقي است كه در كتاب شريف «عبقري الحسان» نوشته عالم پرهيزگار مرحوم آيت الله شيخ علي اكبر نهاوندي نقل شده است. محمد تقي اختياري میرزا هادی نگاهی به جمعیت انداخت. سپس دستش را روی شانه سید عبد الله گذاشت و دهانش را نزدیک گوش او برد و […]
عصر یک جمعه دلگیر عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز […]
مادرگفت: من لالایی تازه ای خواهم ساخت! من در گوش نوزاد دلبند خویش، حدیثی تازه تر خواهم گفت … من قلب کوچک دردانه خود را، با رئوف ترین قلب عالم، پیوند خواهم زد و من خواب کودک خویش را شیرین ترین خواب عالم خواهم کرد … من لالایی تازه ای خواهم ساخت … لالایی فراق، […]
کشاورز گفت: ای برکت دهنده ی زمین من! امسال با خویش عهد کرده ام که هرگز در سرزمین قلبم، بذری نکارم … هیچ بذری؛ به جز بذر محبت تو را – که آرزویی شده ای برای من – نه بذر محبت فرزند، نه بذر محبت همسر، نه بذر محبت مال، نه بذر … هیچ کدام […]