آشنایی با لقب قائم
بسم الله الرحمن الرحیم
آشنایی با لقب «قائم»، یک از اسامی شریف حضرت صاحب الزّمان علیه السلام
(1) چرا، حضرت مهدی علیه السلام به نام شریف قائم، نامیده شده است؟
- عَنِ الثُّمَالِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَاقِرَ علیه السلام: لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمُ قَائِماً؟ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ جَدِّيَ الْحُسَيْنُ علیه السلام ضَجَّتِ الْمَلائِكَةُ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ، وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا، أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَكَ وَ ابْنَ صَفْوَتِكَ وَ خِيَرَتَكَ مِنْ خَلْقِكَ؟ فَأَوْحَى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِمْ: «قَرُّوا مَلائِكَتِي، فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِينٍ»، ثُمَّ كَشَفَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ علیهم السلام لِلْمَلائِكَةِ، فَسُرَّتِ الْمَلائِكَةُ بِذَلِكَ، فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ يُصَلِّي، فَقَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «بِذَلِكَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُم».[1]
ابوحمزه ثمالی گفت: به حضرت باقر علیه السلام عرض كردم: چرا وی را قائم نامیده اند؟ فرمود: هنگامى كه جدّم حسين بن علیّ عليه السّلام كشته شد، فرشتگان گريستند و به درگاه الهى ضجّه زده، ناليدند و عرض کردند: اى خدا و اى سرور ما، آيا كسى كه برگزيده و فرزند برگزيده و بهترين خلق تو را كشته است، رها می کنی؟ خداوند عزّوجلّ به ايشان وحى نمود: «اى فرشتگان من، آرام باشيد، قسم به عزّت و جلال خودم، قطعاً از قاتلين او انتقام خواهم گرفت اگر چه بعد از گذشت زمانی باشد». سپس خداوند از ائمّه ای كه از فرزندان حسين بن علی عليه السّلام هستند پرده برداشت، و لذا فرشتگان خوشحال شدند. در بين فرزندان آن حضرت، يكى از آنها ايستاده بود و نماز مىخواند. خداوند متعال فرمود: «به اين ایستاده(قائم) از ایشان انتقام خواهم گرفت».
- رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ عَجْلانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ: سُمِّيَ بِالْقَائِمِ لِقِيَامِهِ بِالْحَق.[2]
حضرت صادق علیه السلام فرمود: او را قائم می خوانند، زیرا به حقّ قیام می کند.
- عَنِ الصَّقْرِ بْنِ أَبِي دُلَفَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الرِّضَا علیه السلام يَقُولُ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ. فَقُلْتُ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ، لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ؟ قَالَ: لأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ، وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِه.[3]
صقر بن أبى دلف گفت: از حضرت جواد عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود: امام از جانب خداوند، پس از حسن(یعنی حضرت عسکری علیه السلام)، فرزندش قائم به حقّ، و آن شخصی است که مورد انتظار می باشد. عرض کردم: اى فرزند رسول خدا، چرا او را قائم مىگويند؟ فرمود: زيرا او پس از آنكه يادش از بين رفته است و اكثر معتقدين به امامتش مرتدّ شده اند، قيام مى كند.
(2) ایستادن و دعا کردن شیعیان پس از شنیدن یا یاد کردن از نام قائم، و آثار این عمل
- رُوِیَ عَنِ الرِّضَا عَلیه السّلام فِی مَجْلِسِهِ بِخُراسَانَ أنّهُ قَامَ عِنْدَ ذِکْرِ لَفْظَةِ الْقَائِمِ، وَ وَضَعَ یَدَیْهِ عَلَی رَأْسِهِ الشَّرِیفِ وَ قَالَ: «اللَّهُمَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه»، وَ ذَکَرَ مِنْ خَصائِصِ دَوْلَتِهِ.[5]
از حضرت رضا علیه السلام روایت شده است که در مجلسی که در خراسان داشتند، هنگامی که نام قائم برده شد، ایستاده، دست بر سر مبارک خویش گذاشته، فرمود: «اللَّهُمَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه»، و سپس بعضی از ویژگی های دولت حضرت قائم علیه السلام را بیان فرمود.
مرحوم دبیرالدین، صدرالاسلام علی اکبر همدانی در کتاب «تکالیف الأنام فی غیبَةِ الامام» می نویسد:
خبري است که شيخ محمد بن عبدالجبّار در کتاب «مشکوة الانوار» نقل نموده که: چون دعبل عليه الرحمه قصيده خود را نزد حضرت رضا عليه السّلام خواند وبه ذکر حضرت حجت عجَّل اللهُ فرجه رسيد، حضرت رضا عليه السلام دست خود را بر سرگذاشت، وبراي تواضع برخاست، و به راستي ايستاد، و دعا کرد براي آن حضرت به فرج. [6]
- سُئِلَ الصَّادِقُ عَلیهِ السَّلامُ عَنْ سَبَبِ الْقِیامِ عِنْدَ ذِکْرِ لَفْظِ القَائِمِ مِنْ اَلْقَابِ الْحُجَّةِ، قَالَ: لِاَنَّ لَهُ غَيْبَةً طولانِيَّةً، وَ مِنْ شِدَّةِ الرَّأفَةِ اِلَی اَحِبَّتِهِ يَنْظُرُ اِلَی کُلِّ مَنْ يَذکُرُهُ بِهَذَا اللَّقَبِ المُشْعِرِ بِدَوْلَتِهِ وَالْحَسْرَةِ بِغُرْبَتِهِ، وَ مِنْ تَعْظِيمِهِ اَنْ يَقُومَ الْعَبْدُ الخَاضِعُ لِصَاحِبِهِ عِنْدَ نَظَرِ الْمَولَی الْجَلیلِ اِلَیْهِ بِعَیْنِهِ الشَّرِیفَةِ، فَلْیَقُمْ وَ لْیَطلُبْ مِنَ اللهِ جَلَّ ذِکْرُهُ تَعْجِیلَ فَرَجِهِ.[7]
از حضرت صادق علیه السلام از دلیل ایستادن در هنگام ذکر نام «قائم»، از القاب حضرت حجّت علیه السلام، سؤال شد. حضرت فرمود: زیرا براى حضرت حجّت علیه السلام غيبتی طولانى است، و لذا آن حضرت از شدّت مهربانی كه به دوستانش دارد، هر كسى كه حضرتش را با اين لقب- که یادآور دولت حضرتش و ابراز تأسّف بر غربت اوست- ياد كند، مورد نظر قرار می دهد. از موارد تجليل و تعظيم ایشان، آن است كه هر بنده ای که نسبت به صاحب خویش خضوع دارد، در هنگامی که مولای بزرگوارش با چشمان شریفش به او می نگرد، از جاى برخيزد، پس بايد برخيزد، و از خداوند، تعجیل در امر فرج مولایش را درخواست نماید.
مرحوم دبیرالدین، صدرالاسلام علی اکبر همدانی در کتاب «تکالیف الأنام فی غیبَةِ الامام» می نویسد:
این مطلب، خود از خصایص آن وجود مقدّس مبارک است که هرکس در هرمکانی و در هر مجلس و محفلی، بَرّاً أو بحراً، بِرّاً أو فاجراً، اسم مبارک آن حضرت ارواحنا فداه ببرد، بخصوص اسم قائم را، منظور نظر و محلّ توجّه مخصوص آن حضرت می شود.[8]
- مرحوم محدّث نوری در کتاب «نجم ثاقب» در موضوع نام قائم و احترام به این نام، مطالب ارزنده ای می آورد که مضمون بخشی از آن، چنین است:
از عالم متبحّر جلیل، سیّد عبدالله جزائری، فرزند محدّث خبیر سیّد نعمۀالله جزائری، در موضوع برخاستن شیعیان در زمانی که نام حضرت صاحب الزّمان علیه السلام برده می شود، سؤال شد. ایشان فرمود: خبری دیده ام که مضمونش، چنین است:
«روزی در مجلس حضرت صادق علیه السلام، اسم مبارک آن جناب برده شد، پس حضرت به جهت تعظیم و احترام آن جناب، برخاست».[9]
ثبت دیدگاه